گزارش عکاس تسنیم از محله ناامنی در پایتخت
تصاویر از اینجا با آیتالکرسی رد شوید26 شهریور -94
مگر کسی می تواند منکر شود که ایران دارای منابع نفتی فراوان وذخایر سرشار ازگاز می باشد؟ اما سئوال است که سهم اقشار محروم جامعه ی جمعیت 80 میلیونی ایران از نفت وگاز چیست؟
البته جواب این سئوال ساده است که سهم شان به طور شعاری همان است که خمینی شیاد برای قبضه ی قدرت وانحصاری کردنش اوایل انقلاب وعده ی حکومت مستضعفان وپابرهنگان داد.
از سوی دیگر بازهم بطور شعاری و تبلیغاتی طرح مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر و معتادین شروع شد. چون هدف پیش بردن سیاست سرکوب شدید بااین بهانه بود .
برای همین ازآن تاریخ تاحال هرروز بساط ضرب وشتم و زندان وشلاق ودار زدن برپا بوده است .
بنابراین همانگونه که وعده حکومت مستضعفان وپابرهنگان نه تبلیغاتی و عوامفریبانه که وارونه بوده است .لذا دستآورد مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر ومعتادین هم معکوس بوده است . زیرا که موجب رشد روز افزون آمار معتادان و کاهش سنین مصرف کنندگان نوجوانان دختر وپسر شده است .
برای اینکه مافیای موادمخدر پاسداران حداقل سالانه 3 میلیارددلار نصیبش می شود . پس بی جهت نیست که کلانشهر تهران 15 میلیونی مملو از کارتون خوابان ومعتادان وتکدی گرایان و کودکان کار خیابانی شده است .
دراین رابطه تصاویری خبرگزاری تنسیم که وابسته به یک ارگان سرکوبگر رژیم وارونه ی ولایت فقیه است از خیابان ها وزیر پل ها و حاشیه مغازه و پارک ها و فرح زاد تهران بازتاب داده است، بسیار تأسفبار ومشمئز کننده می باشد .چون قیافه های کثیف و ژولیده و آلوده ودرهم شکسته وغیر طبیعی اند .درحقیقت مردگان سیار و فراموش شدگان هستند .
آنگونه که گزارشگر دربخشی از گزارش خود محور تصاویر ضمیمه شده اشاره کرده است در گوشه کنار این شهر هستند محلههایی که حکایت شان روایتی است از جنس دلهره و ناامنی؛ محلههایی که رویای سفید و شیشهای ساکنان سیاه شان تنها در گذر از دریچه تنگ سرنگ و منفذ باریک پایپهای مه گرفته و رد تای زرورق معنا میشود.از امنیت اینجا میپرسیم و جواب میدهد: برای ما دیدن این چیزها عادی شده ولی همین چند دقیقه پیش یکی از دوستانم که برای کاری اینجا آمده بود میگفت که برای رد شدن از این منطقه و از میان معتادان و مواد فروشان ، 3 بار آیت الکرسی خوانده است.
البته گزارشگر مجاز نیست تا بگوید دلیل ناامنی درحاشیه پایتخت تهران 15 میلیونی چیست؟
همانگونه که حق ندارد توضیح دهد یاا شاره کند ریشه اعتیاد چیست و این فراموش شدگان قربانی کدام سیاست وحکومت وروابط ناسالم اجتماعی اند؟
مهمتر اینکه چرا هرروز تعدادشان بیشتر می شود طوریکه شامل نوازدان معتادهم می شود.
در گوشه کنار این شهر هستند محلههایی که حکایتشان روایتی است از جنس دلهره و ناامنی؛ محلههایی که رویای سفید و شیشهای ساکنان سیاهشان تنها در گذر از دریچه تنگ سرنگ و منفذ باریک پایپهای مه گرفته و رد تای زرورق معنا میشود.از امنیت اینجا میپرسیم و جواب میدهد: برای ما دیدن این چیزها عادی شده ولی همین چند دقیقه پیش یکی از دوستانم که برای کاری اینجا آمده بود میگفت که برای رد شدن از این منطقه و از میان معتادان و مواد فروشان ، 3 بار آیت الکرسی خوانده..
اینجا برای این معتادان از خانهشان هم امنتر است؛ این وضعیت هر شب اینجاست و به سرپناهی امن برای دزدان و معتادان و مالخران تبدیل شده.
در گوشه کنار این شهر هستند محلههایی که حکایتشان روایتی است از جنس دلهره و ناامنی. محلههایی که رویای سفید و شیشهای ساکنان سیاهشان تنها در گذر از دریچه تنگ سرنگ و منفذ باریک پایپهای مه گرفته و رد تای زرورق معنا میشود.
تاریکی دالانهای تو در تو و هیکل آدمسیاههایی که در کنار کرکره پایین مغازهها لم دادهاند و فندک زیر حباب پایپ و زرورق میچرخانند، بدجوری دل را خالی میکند.
چهره دهها آدمسیاه که جلوی هریک بساطی از انواع لنگه کفش، کیف پول رنگورو رفته، سنجاق قفلی، دمپایی چرک و کثیف و حتی مسواک دسته دوم و ... پهن است، بدجوری توی ذوق میزند.
آدمسیاههایی که خود را لابهلای لباسهای بلند و گشاد چنان پیچیدهاند که تشخیص مرد و زنشان در نگاه اول ممکن نیست.
آنقدر سرد و تاریک بود که تشخیص دختری بیست و چند ساله از بین دهها اشباح سیاه دیگر، چیزی شبیه معجزه بود. شبح سیاهی که دخترانهگیاش از میان کلاه مشکی و بالاپوشی که از فرط کثیفی، سیاه شده، تنها از چشمها و صورت معصومش سرک میکشید.
فاطمه از دو سال کارتن خوابیاش در میان آدم سیاهها میگوید یکی از هفت پاتوق فرحزاد؛ بیغولهای که پا گذاشتن به آن حتی برای کارتنخوابهای غریب هم پر خطر است.
لحظهای کنار آتش افروخته مرد و زن جوانی مینشینیم و نفسی چاق میکنیم؛ آنقدر گرم بازی دودشان هستند که حتی سر بالا نمیکنند تا جوابمان را بدهند.
حاشیه بزرگراه چمران. آلونکی که پناهگاه کارتن خوابها و معتادین است؛ کوره پز خانه های حاشیه پایتخت.
در روزهای بلند تابستان و سرمای شبهای زمستان؛ هستند مردان و زنانی که در آسمان این شهر ستارهای ندارند. آدمسیاههایی که سهمشان از زندگی، کارتنی کبره بسته است.
فروشنده مواد مخدر در یکی از هفت پاتوق فرحزاد ؛ بیغولهای که پا گذاشتن به آن حتی برای کارتنخوابهای غریب هم پر خطر است.
گشتن در آشغالها و یافتن چیزی که به دردشان بخورد برای کارتن خوابها و معتادین امریست عادی. سگها و کارتن خوابها در زمستان بهترین دوست یکدیگرند و سرما را باهم سر میکنند.
برخی از کارتن خوابها در زمستان از اتوبوسی به اتوبوس دیگر میروند تا شب سرد زمستانی را سر کنند.
تولد معین، نوزاد معتاد در کنار اتوبان آزادگان در تهران که بدلیل فقر مالی و بی خانمانی پدر و مادر حتی اوراق هویت نیز نداشت.(توضیح: معین پس از مجروح شدن توسط سگ ولگرد به بهزیستی انتقال یافت).
حاشیه اتوبان آزادگان ، محل تولد معین کوچکترین کارتن خواب پایتخت. تولد معین ، نوزاد معتاد، در کنار اتوبان آزادگان در تهران که بدلیل فقر مالی و بی خانمانی پدر و مادر حتی اوراق هویت نیز نداشت.(توضیح: معین پس از مجروح شدن توسط سگ ولگرد به بهزیستی انتقال یافت). حاشیه یکی از اتوبانهای پایتخت.
* گزارش و عکس از حسین ظهروند