Monday, June 30, 2014

تصاویر تراژدیک ریزش مرگبار ساختمان در مشهد

با دیدن صحنه های تصاویر ضمیمه شده  آدم سخت متأثر و دگرگون و سراسر وجودش  تنفر وکینه نسبت به حاکمان دین و وطن فروش وغارتگر ضد بشرحاکم بر ایران می شود . زیرا که با سیاست 35 ساله ی چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن و 8 سال جنگ افروزی آنگونه ویرانه سرای ناامنی ساخته اند که نه امنیت اجتماعی وجود دارد  و نه  جاده های مرگ آفرین  کشور  استاندارد است و نه  محیط کار  وکارگری   امن است چونکه مدام مرگ تولید می کند. آنچنانکه  پس از روز جهانی کارگر که  در مشهدخبر مرگ دو کار گر بازتاب داده شد که زیر آوار مدفون شدند تا کنون  که بازهم تصاویر  خبری ریزش مرگ بار از  این شهر بازتاب داده شده است . مرتب از اینگونه خبر های مرگبار کارگران ساختمانی  گزارش  شده و مسئولی هم پاسخگوی نبوده است. عجیب اینکه هنوز فرصت طلبان سودجو تلاش تبلیغاتی تفکیک کردن مدعیان اصلاح طلب و اعتدال  از رقیب اصول گرا می کنند تا وانمود کنند گویا رهبر ولی فقیه انتصابی همکاره نیست و همه مسئولان نهاد هاو جناح و باندهای در گیر جنگ قدرت وثروت مطیع و سر سپرده ی این رهبر ولی فقیه نمی باشند و همگی مسئول شرایط کنونی و تصاویر تراژدیک ضمیمه شده نیستند.
 
 
 
فراروریزش مرگبار ساختمان به خاطر تخریب غیر اصولی ریزش ساختمان در حال تخریب یک کشته و ٢ مصدوم بر جای گذاشت.عصر دیروز مرکز فرماندهی سامانه ١٢٥ در جریان حادثه ای مرگبار در انتهای خیابان آبکوه نرسیده به میدان راهنمایی مشهد قرار گرفت؛ حادثه ای که مرگ جوان ٢٠ ساله ای را در پی داشت.به گفته ماموران سازمان آتش نشانی آنها به محض حضور در محل حادثه، با ساختمان مخروبه ای روبه رو شدند که به دلیل تخریب غیر اصولی و عدم رعایت نکات ایمنی بر سر ٣ کارگر فرود آمده بود.2 کارگر جوان مشغول به کار در این ساختمان در همان لحظات اولیه و با تلاش امدادرسانان از زیر آوار خارج شدند، اما پس از حضور ماموران این سازمان روی سر کارگرسوم که زیرتیر آهن گیر کرده بود و تنها دستش از زیر آوار معلوم بود با جسد بی جان وی مواجه شدند. عکس های نیما نجف زاده عکاس تسنیم، محسن رحیمی عکاس اسنا و جعفر کبوتری عکاس مهر از این حادثه را در زیر می بینید

تصویر غلط املایی روی دیوار شهر!

تصویر غلط املایی روی دیوار شهر! 3 تیر – 93 چه انتظاری می توان داشت که چرا با مخاطب قرار دادن مردم پیرامون تبلیغات صرفه جویی آب غلط املایی روی دیوار شهر انجام گرفته است . زیرا که کلمه : نذار" از مصدر نگذاشتن "نزار" روی دیوار نوشته و مورد انتقاد واقع شده است ؟ برای اینکه وقتی خمینی بنیانگذار این رژیم عوامفریب و دین فروش نه مدرک تحصیلی دانشگاهی که دبیرستانی هم نداشت. همچنین جانشین وی هم چنین است. مهمتر اینکه پس از انقلاب خمینی درجا طرح خفقان و بستن فضا را با ترفند پاک سازی در آموزش و پرورش شروع نمود . سپس با طرح انقلاب ضد فرهنگی ، یورش سراسری به د انشگاه های سراسر کشور را در دستور کار قرار داد وپس از به خاک وخون کشیده شدن دانشگاه ها و دستگیری دانشجویان برای 3سال دانشگاه ها تعطیل گردید تا دشمنی اش با علم ودانشگاه و تحصیل کردگان و فرهیختگان آشکار شود . حال بماند چه تعداد دانش آموزان و معلمین زوری اعزام به جبهه های جنگ خانمانسوز و کشته شدند . یا همراه بادانشجویان و اساتید دانشگاه ها بازداشت وشکنجه و محکوم به زندان و اعدام شدند. یا از مدارس ودانشگاه ها اخراج گردیدند . بنابراین با پیگیری این سیاست 35 ساله ی سنگ بستن و سگ رها کردن که مکمل آن رتبه داری فرار مغزها از کشور هم شتاب گرفته است و دانشگاه ها پادگانی- حوزوی- گورستانی و جنسیتی جدا سازی دختر وپسر دانشجوشده اند. لذا دیگر جای سئوال باقی نماند که چرا تصویر غلط املایی "نزار" جای "نذار " یا نگذار برروی دیوار شهر انجام گرفته است؟
 دغدغه بسیاری از کودکان دبستانی نداشتن غلط املایی است. بسیاری از بزرگسالان هم هنوز نگرانی‌های دوران کودکی‌شان را در زنگ املا به خاطر دارند و گاهی هنوز هم دچار غلط نوشتن می‌شوند.به گزارش ایسنا، با رسیدن فصل گرم سال، پیام‌های گوناگونی برای تشویق مردم به صرفه‌جویی در مصرف آب به شکل‌های مختلف منتشر می‌شود؛ از پیام‌های صوتی و تصویری که در رادیو و تلویزیون پخش می‌شوند تا پیام‌های مکتوب که در رسانه‌های نوشتاری منتشر می‌شوند. دیوارهای شهر هم از این پیام‌ها بی‌نصیب نمی‌مانند؛ بخصوص دیوارهایی که در خیابان‌های شلوغ و پرتردد قرار گرفته‌اند.یکی از این پیام‌ها همراه با یک نقاشی کودکانه روی دیواری در تقاطع بولوار کشاورز با خیابان کارگر شمالی نقش بسته؛ پیامی که ظاهرا برای کودکان دبستانی که از این محل عبور می‌کنند تنظیم شده است: «همکلاسی یادت نره / نذار که آب هدر بره»تا این‌جای کار فارغ از میزانِ ارزش هنریِ این نقاشیِ کودکانه و تأثیرگذار بودن یا نبودن این پیام، ایرادی متوجه موضوع نیست، اما این پیام با یک غلط فاحش املایی همراه است؛ غلطی که اگر هر کدام از بچه‌های دبستانی آن را در تکالیف مدرسه‌شان بنویسند، احتمالا نمره‌شان از 20 یا همان «بسیار خوب»، حداقل به 19 یا «خوب» تنزل پیدا می‌کند. پیام به این شکل نوشته شده است: «همکلاسی یادت نره / نزار که آب هدر بره»
«نذار» صورت محاوره‌یی «نگذار» از مصدر «گذاشتن» است که گویا در این پیام با مصدرِ «گزاردن» اشتباه گرفته شده است. اشتباه گرفتن این دو فعل شاید از نظر ویراستاران و اهل فن غلطی فاحش باشد، ولی بسیاری از مردم هنوز تفاوت این دو فعل را به‌درستی نمی‌دانند. به نظر می‌رسد نویسنده پیامِ صرفه‌جویی روی دیوار هم از جمله همین افراد است.اما چرا گاهی مردم در تشخیص این دو فعل از یکدیگر و نوشتن آن‌ها دچار اشتباه می‌شوند؟ ابوالحسن نجفی در کتاب «غلط ننویسیم» (فرهنگ دشواری‌های زبان فارسی) درباره تفاوت «گذاشتن / گزاردن» می‌نویسد: «عده‌ای گمان می‌کنند که اگر گذاشتن دلالت بر عملی عینی و ملموس نکند یا، به بیان دیگر، اگر مفعول آن جسم نباشد، باید با حرف «ز» نوشته شود. مثلا قانون یا بدعت یا بنیان چون جسم عینی و ملموسی نیست در ترکیب با این فعل لابد می‌شود قانون‌گزار یا بدعت‌گزار یا بنیان‌گزار. این تصور نادرست در وهله نخست ناشی از خلطِ معنای حقیقی و معنای مجازی گذاشتن و در وهله بعد ناشی از خلط معنای این فعل با معنای فعل گزاردن است.
گذاشتن، در معنای حقیقی کلمه، «قرار دادن به طور عینی و مشهود» است، مثلا: «لیوان را روی میز می‌گذارم» یا «کتاب را در قفسه گذاشت». اما گذاشتن مجازا به معنای «قرارداد کردن، وضع کردن، تأسیس کردن» است و چون مقصود از قانون‌گذار کسی است که قانون را وضع و بنا می‌کند (و نه فرضا کسی که قانون را اجرا می‌کند» باید به همین صورت، یعنی با حرف «ذ» نوشته شود. همچنین است قانون‌گذاری به معنای «وضع قوانین»، چنان‌که می‌گویند: «مجلس قانون‌گذاری». بنابراین نوشتن این دو کلمه به صورت قانون‌گزار و قانون‌گزاری غلط است. و نیز بدعت‌گذار کسی است که بدعت را وضع و تأسیس می‌کند (و نه فرضا کسی که بدعت را اجرا می‌کند) و بنابراین با حرف «ذ» نوشته می‌شود. ایضا بنیان‌گذار، به معنای «مؤسس»، کسی است که بنای کاری را یا مؤسسه‌ای را می‌گذارد و نوشتن آن با حرف «ز» غلط است.اما گزاردن. نخست باید دانست که گزاشتن با «ز» و گذاردن با «ذ» غلط است و صحیح گذاشتن و گزاردن است. خلط این دو فعلِ اخیر از آن‌جا ناشی شده است که صیغه امری هر دو از لحاظ آوایی یکسان است،‌ یعنی امرِ گذاشتن می‌شود گُذار و امرِ گزاردن می‌شود گُزار. ولی معنای آن‌ها البته یکسان نیست. گزاردن معانی متعدد دارد که همه آن‌ها را می‌توان در دو معنی به شرح زیر خلاصه کرد:1) یکی به معنای «به جا آوردن» یا «ادا کردن» یا، بر طبق استعمال معاصران، «اجرا کردن» و «انجام دادن». مثلا نماز گزاردن یعنی «ادا کردن نماز». بنابراین باید نوشت نمازگزار و نه نمازگذار؛ یا وام گزاردن یعنی «ادا کردن وام»، بنابراین وام‌گزار صحیح است و نه وام‌گذار. و نیز حج‌گزار صحیح است، یعنی «انجام‌دهنده مناسک حج»، و نه حج‌گذار. همچنین باید نوشت: خراج‌گزار، سپاس‌گزار، خدمت‌گزار، حق‌گزار، پاسخ‌گزار، مدح‌گزار، سنت‌گزار (به معنای «به جای‌آورنده سنت» و مقصود از آن «به‌جا آورنده نماز نافله» است) و جز این‌ها. از همین معنی است که ترکیب کارگزار، یعنی «انجام‌دهنده و اجراکننده کار» ساخته شده است. ترکیب پیغام‌گزار را می‌توان دو گونه تفسیر کرد: «کسی که پیغام را ادا می‌کند» یا «کسی که پیغام را بازگو می‌کند» (در صورت اخیر، معنای دوم گزاردن منظور است)؛2) معنای دوم گزاردن «برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر یا، به تعبیر این زمان، از نظامی (سیستمی) به نظام دیگر» است. بنابراین مرادف است با «ترجمه کردن» (گزارنده و گزارش به معنای «مترجم» و «ترجمه» بوده است) یا «تعبیر کردن» و «شرح دادن» (خواب‌گزاری یعنی «تعبیر خواب» و خواب‌گزار یعنی «معبّر»). اصطلاحات گزارش‌گر و خبرگزار و خبرگزاری که امروزه در معنای خاصی به کار می‌روند یا از همین معنای اخیر گرفته شده‌اند یا مانند پیغام‌گزار از معنای اول گزاردن.  . برگرفته از سایت فرارو

 

تصاویر طرح بسیج آماده باش برخورد با روزه‌خواران

مگر گفته نمی شود لا اکراه فی الدین. در دین اجباری نیست؟ پس این چگونه دین ابزار چماق شده ای است که برای اجرا و رعایت زوری روزه در ماه روزه ای باید بسیج و آماده باش بر خورد با روزه خوران داده شود؟ چرا بسیج برای راه حل رفع گرسنگی محرومان داده نمی شود که همیشه در حال روزه بودن به سر می برند و اکثریت جمعیت کشوررا تشکیل می دهند .چون  بدلیل شکاف عمیق طبقاتی  و تبعیض و بی عدالتی وفقر و بیکاری و رشد تورم و گرانی هرروز سفره ها وجیب های شان خالی تر می شود؟ در صورتی که سفره های غارتگران و رانت خواران و شرکا و آقازاده های شان رنگین تر وجیب و حساب و ثروت شان انباشته تر می گردد و هیچ حساب و کتاب وحسابرسی و پاسخگویی در کار نیست . از سوی دیگر مگر خمینی شیاد نگفته بود هرزمان احساس خطر کنم دستور می دهم تا نماز و حج و روزه تعطیل شود؟ بنابراین این طرح واقدام سرکوبگرانه برخورد با روزه خواران  ادامه ی سیاست 35 ساله زهر چشم گیری از مردم ناراضی به ویژه نسل جوان است . همچنین مرتبط به اختلاف و جنگ قدرت وثروت باندهای وابسته به خامنه ای و پاسداران با رفسنجانی و روحانی است . صد البته که موافقت و مخالفت با توافق هسته ای این جنگ را حاد تر کرده است . ولی بهایش را مردم به خصوص جوانان ناراضی با اجرای طرح و بهانه های گوناگون سر کوبگرانه  همچون همین طرح بر خورد با روزه خواران می پردازند.
فرارو- طرح ویژه برخورد با تظاهر به روزه‌خواری در پایتخت از دیروز آغاز شد و طی آن خودروهایی که در آنها راننده یا سرنشین اقدام به روزه‌خواری کند، توقیف می‌شوند.به گزارش فرارو، همزمان با نخستین روز از ماه مبارک رمضان پلیس پایتخت طرح ویژه برخورد با روزه‌خواری را آغاز کرد که این طرح در اماکن عمومی به اجرا گذاشته خواهد شد.در این طرح ماموران موتورسوار و خودرویی پلیس پایتخت اعم از یگان‌های انتظامی و راهنمایی و رانندگی با هرگونه تظاهر به روزه‌خواری و استعمال دخانیات در خودرو و معابر عمومی برخورد می‌کنند و ضمن استقرار در بزرگراه‌ها و معابر عمومی، خودروهایی که در آنها راننده یا سرنشین اقدام به تظاهر به روزه‌خواری می‌کنند را مورد اعمال قانون قرار داده و توقیف خواهند کرد.از سوی دیگر ماموران پلیس اماکن تهران بزرگ نیز ضمن بازدید از اغذیه‌فروشان سطح شهر، نسبت به برخورد با اغذیه‌فروشان متخلف و پلمپ صنفی مربوطه اقدام می‌کنند.عکس های سیدمحمود حسینی عکاس تسنیم و امین خسروشاهی عکاس ایسنا از برخورد با روزه خواران را در زیر می بینید.


Sunday, June 29, 2014

سؤال‌هایی از رئیس‌جمهور کشورم

نکند می‌خواهید از چیزهایی حرف بزنید که امثال مرا اغفال کنید؟
حاج حسین  شریعتمداری با همه ابزار و ترفندهای تبلیغاتی و تجربیات اطلاعاتی- امنیتی- بولتن نویسی و  بازجویی که دارد تمام عیار وارد صحنه ی نبرد جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی روحانی وکابینه ی وی شده است . برای همین اکنون اقدام به  تهیه و تنظیم  و ارائه  ی کیفرخواست 6 بندی  همراه سئوال علیه ی روحانی شده  و  در دخمه ی کیهان زیر  نام  میثم رستمی  بازتاب داده شده است . آنهم از موضعی که  گویا نه دخمه ی کیهان شعبه ی تبلیغاتی اوین نشده است و مدام در حال سناریو سازی علیه ی مخالفان و منتقدان و دگرا ندیشان  وناراضیان و رقبا براساس تجربیات بازجویی زندان اوین نیست که سنگر  مدافع آزادی بیان وقلم و اندیشه و تریبون آزاد آزادیخواهان است و مدیر مسئول آن سابقه ی  پاسدار اطلاعاتی بولتن نویس و سربازجو  بودن در زندان های اوین وقزل حصار ندارد  و همکاری نزدیک با سعید امامی ندشته  است ونماینده ی ویژه ی رهبری در دخمه  ی  کیهان نمی باشد که اکنون روحانی را از موضع یک جوان سئوال کننده   ولی هم لهجه کامل با  حاج حسین  شریعتمداری  مورد مخاطب  یا بازجویی قرار داده و خواهان پاسخگویی  روحانی شده است.
بنابراین در پیش مقدمه ی این کیفرخواست سنگین  به نقل از صاحب قلم گفته شده وقتی صحبت‌های اخیر رئیس‌جمهور در رابطه با ارتباطات را خواندم به ذهنم چند نکته و سؤال رسید تا بگویم از اینکه  رئیس‌جمهور این قدر به ما جوان‌ها اعتماد دارند تشکر می‌کنم.  در ادامه همچون رهبر ولی فقیه و  حاج حسین شریعتمداری نماینده ی مردم و سخنگوی جوانان شده  و گفته  بی‌ادبی نباشد، شاید مردم وجوانان متقابلا چنین نباشند. نمونه‌اش را در بحث انصراف از یارانه‌ها دیدیم که مردم نظرات دولت مردان را دیدند و نیاز به انصراف را درچشمان و دهان و دستان مسئولین مشاهده کردند ولی... ولی انصراف ندادند.  بهرحال  مدعی سئوال کننده ی طلبکار این پیش مقدمه را بستر سازی طرح سئوالات خود از  روحانی  کرده است که  سئوالات منتقدان دولت و توافق هسته  ای   و.... می باشد که زیر پوشش جوانان  ونگرانی‌ها و سؤالاتی که به ذهنش خطور کرده طرح و از روحانی و تیم شان خواسته شده تا پاسخگوی باشد.  
بهر حال در بند اول  کیفرخواست  اتهامی تنظیم شده  آمده چرا در بحث انصراف از یارانه به مردم اعتماد نکردید و خواستار بررسی حساب‌های بانکی مردم شدید؟ مگر به گفته مردم اعتماد ندارید؟ اگر نظرتان موافق نظرات کارگزاران‌تان نبود چرا بیان نکردید؟ تیم تان چطور برخورد کرد که رئیس‌مجلس مجبور شد تذکر بدهد که به مردم بی‌احترامی نکنید...
 اما در بخشی از بند دوم و سوم  این کیفرخواست که شامل ارتباطات وتوافق هسته ای است روی سخن به روحانی گفته شده  فرمودید دوره ارتباطات یک طرفه مثل منبر و... به سر آمده. راستی سخنرانی‌های شما ارتباطات یک طرفه نیست؟ پس اجازه بفرمایید سخنرانی‌های تان را تعطیل کنند و به جای آن به کمک چت و... با مخاطبان تان ارتباط بگیرید. راستی دوران ارتباطات یک‌طرفه به سر‌آمده. می‌شود به مخالفین توافقنامه ژنو هم شناسنامه بدهید تا ارتباطات دوطرفه شود؟؟؟فهمیدم رئیس‌جمهور ما آن‌قدر پاک است که حتی اجازه نداده پیش او از فحشاء‌های ماهواره‌ای خبر ببرند چه برسد که دیده باشد و ناراحت شدم که آقای رئیس‌جمهور! همه مثل شما پاک نیستند. آخر من مادرمرده هم در این جامعه‌ام...!!!
مهمتر اینکه پرسش گر در ادامه ی  با برجسته کردن مخالفت با نظر علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد فیس بوک که مدتی پیش خواهان رفع حصر آن شد  و  اشاره داشتن به حضور   غیر قانونی روحانی در فیس بوک و دفاع از فیلتر بودن فیس بوک  در بندچهارم کیفرخواست با نیش وکنایه زدن به روحانی گفته است ‌الحمدلله رئیس‌جمهور ما در جلسه رسمی آمار فیس‌بوکی خوبی دادند. راستی رئیس‌جمهور قانون‌گرای من!‌ فیس‌بوک و ماهواره قدغن است. تازه بعضی مراجع فتوا به حرمت این دو داده‌اند.  در ادامه یبازجویی  افزوده شده  آقای رئیس‌جمهور! کسانی هستند که سخن دل‌شان این است: ما فیلم‌های مستهجن تولید می‌کنیم لطفا حق ما را هم به رسمیت بشناسید!!
بعلاوه پرسش گر منتقد با سبک و سیاق همکارش  حاج حسین شریعتمداری  بدون توجه به نقش باند مافیایی مواد مخدر پاسداران واسکله های غیر مجاز ی که  در سواحل جنوب کشور  دارند و بقول احمدی نژاد در آمد  سالانه ی این برادران قاچاقچی  3 میلیار د دلار  ناشی از فروش  مواد مخدر می باشد .طوریکه آزادانه نه مواد مخدر نه بدرون زندان ها برده می شود که مازاد آن از طریق راه های آبی- زمینی- هوایی به خارج منتقل می گردد . ولی مدعی  در بند پنجم  بازجویی کیفرخواست خود  بازهم روحانی را مورد خطاب قرار داده و گفته است به خاطر این همه اعتمادتان تشکر می‌کنم. ولی اگر واقعا به خاطر اعتمادتان این حرف‌ها را برای ما زدید، چرا به ما اعتماد نمی‌کنید و از آزادی بیشتر مواد مخدر و هروئین در جمع مخاطبین صحبت نمی‌کنید؟ اگر آنجا اعتماد است اینجا هم اعتماد کنید! می‌گویید جوان‌ها نمی‌خواهند. خب دیگر خواستن یا نخواستنش را بگذارید به عهده خود ما. مگر در بحث کتاب چنین نفرمودید. پس لطفا اعتماد کنید و از جانب ما تصمیم نگیرید.
 بالاخره اینکه همکار وهم لهجه ی حاج حسین شرایعتمداری  در بند ششم بازجویی کیفر خواست خود  دفاع از  " فیلم  من روحانی ام"  کرده  و به روحانی انتقاد  نموده است . چرا به جای خمایت از این فیلم مورد انتقاد واقع شد ؟ لذا گفته شده خب وقتی ما جوانان می‌توانیم در وسط دنیای سالم و فاسد راه درست را انتخاب کنیم چرا شما و اطرافیان تان به مستند «من روحانی هستم» روی خوش نشان ندادید؟ پخش یک فیلم مربوط به خودتان که اسنادی را بازگو کرد، برنتابیدید و قضاوتش را به عهده ما نگذاشتید؛ چطور من جوان این همه فیلم‌های علیه دین و وطنم را تحمل کنم؟ نکند می‌خواهید از چیزهایی حرف بزنید که امثال مرا اغفال کنید؟ در نهایت  با ترفند از ریش بریدن وپیوند سبیل زدن  منتقد روحانی این سؤال  آخر  از روحانی  را هم چاشنی  کرده و از  روحانی  پرسیده شما به جوان‌ها اعتماد دارید؟ چرا فقط در مسائل مربوط به اینترنت و کتاب و... آخر من هر چه به کابینه شما نگاه کردم اثری از جوانان ندیدم مگر به اندازه نمک در غذا. پس  رئیس‌جمهور با سعه صدر به سخنان منتقدان گوش دهد تا شاید نکته نهفته نگفته‌ای در میان آن باشد. بدون شک سرنخ اصلی اینگونه انتقادات به توافق هسته ای و زهر خوران هسته ای خامنه ای وصل  می باشد و پشت آن پاسداران قرار دارد چون بشدت مخالف توافق هسته ای است.
دروغ نامه ی کیهان:سؤال‌هایی از رئیس‌جمهور کشورم . میثم رستمی 7 تیر-93
وقتی صحبت‌های اخیر رئیس‌جمهور در رابطه با ارتباطات را خواندم به ذهنم چند نکته و سؤال رسید. اول بگویم از اینکه آقای رئیس‌جمهور این قدر به ما جوان‌ها اعتماد دارند تشکر می‌کنم. ولی بی‌ادبی نباشد، شاید مردم وجوانان متقابلا چنین نباشند. نمونه‌اش را در بحث انصراف از یارانه‌ها دیدیم که مردم نظرات دولتمردان را دیدند و نیاز به انصراف را درچشمان و دهان و دستان مسئولین مشاهده کردند ولی... ولی انصراف ندادند. بنابراین از آقای روحانی معذرت می‌خواهم که با اعتمادی که به ما دارند باز هم ما جوانان نگرانی‌ها و سؤالاتی به ذهنمان می‌رسد که می‌خواهیم جوابش را از خود ایشان یا تیمشان یا... بشنویممیثم رستمی
حتما آقای رئیس‌جمهور به یک جوان ایرانی حق می‌دهد که از محضرشان چند سؤال ساده بپرسد:
اول: شما که آن قدر به جوان‌ها احترام گذاشته و به آنها اعتماد دارید آیا به مردم دیگر ایران هم اعتماد دارید؟ اگر ندارید چرا؟ و اگر دارید چرا در بحث انصراف از یارانه به مردم اعتماد نکردید و خواستار بررسی حساب‌های بانکی مردم شدید؟ مگر به گفته مردم اعتماد ندارید؟ اگر نظرتان موافق نظرات کارگزاران‌تان نبود چرا بیان نکردید؟ تیمتان چطور برخورد کرد که رئیس‌مجلس مجبور شد تذکر بدهد که به مردم بی‌احترامی نکنید...
دوم: فرمودید دوره ارتباطات یک طرفه مثل منبر و... به سر آمده. راستی سخنرانی‌های شما ارتباطات یک طرفه نیست؟ پس اجازه بفرمایید سخنرانی‌هایتان را تعطیل کنند و به جای آن به کمک چت و... با مخاطبانتان ارتباط بگیرید. راستی دوران ارتباطات یک‌طرفه به سر‌آمده. می‌شود به مخالفین توافقنامه ژنو هم شناسنامه بدهید تا ارتباطات دوطرفه شود؟؟؟
سوم: وقتی شنیدم که گفتید ماهواره‌ها با ایمان جوانان ما کاری نکرد، هم خدا را شکر کردم و هم ناراحت شدم. خدا را شکر کردم چون فهمیدم رئیس‌جمهور ما آن‌قدر پاک است که حتی اجازه نداده پیش او از فحشاء‌های ماهواره‌ای خبر ببرند چه برسد که دیده باشد و ناراحت شدم که آقای رئیس‌جمهور! همه مثل شما پاک نیستند. آخر من مادرمرده هم در این جامعه‌ام...!!!
چهارم: ‌الحمدلله رئیس‌جمهور ما در جلسه رسمی آمار فیس‌بوکی خوبی دادند. راستی رئیس‌جمهور قانون‌گرای من!‌ فیس‌بوک و ماهواره قدغن است. تازه بعضی مراجع فتوا به حرمت این دو داده‌اند. ولی حق با شماست به هر حال کاربرانی دارد که باید به رسمیت بشناسیم! آقای رئیس‌جمهور! کسانی هستند که سخن دل‌شان این است: ما فیلم‌های مستهجن تولید می‌کنیم لطفا حق ما را هم به رسمیت بشناسید!!پنجم: آقای روحانی. به خاطر این همه اعتمادتان تشکر می‌کنم. ولی اگر واقعا به خاطر اعتمادتان این حرف‌ها را برای ما زدید، چرا به ما اعتماد نمی‌کنید و از آزادی بیشتر مواد مخدر و هروئین در جمع مخاطبین صحبت نمی‌کنید؟ اگر آنجا اعتماد است اینجا هم اعتماد کنید! می‌گویید جوان‌ها نمی‌خواهند. خب دیگر خواستن یا نخواستنش را بگذارید به عهده خود ما. مگر در بحث کتاب چنین نفرمودید. پس لطفا اعتماد کنید و از جانب ما تصمیم نگیرید.
ششم: قطعا در فضای مجازی برنامه‌ها و فیلم‌هایی هست که شما نمی‌پسندید و از آن بیزارید اما چون به ما جوانان اعتماد دارید می‌فرمایید که کار تشخیص را بسپارید به عهده ما. خب وقتی ما جوانان می‌توانیم در وسط دنیای سالم و فاسد راه درست را انتخاب کنیم چرا شما و اطرافیانتان به مستند «من روحانی هستم» روی خوش نشان ندادید؟ پخش یک فیلم مربوط به خودتان که اسنادی را بازگو کرد، برنتابیدید و قضاوتش را به عهده ما نگذاشتید؛ چطور من جوان این همه فیلم‌های علیه دین و وطنم را تحمل کنم؟ نکند می‌خواهید از چیزهایی حرف بزنید که امثال مرا اغفال کنید؟ نه، دیگر این بدبینی را خودم هم قبول ندارم؛ شما این‌طوری نیستید یعنی اساسا روحانیت اصیل ما این‌گونه نیست.و سؤال آخر: آقای روحانی شما به جوان‌ها اعتماد دارید؟ ممنون ولی چرا فقط در مسائل مربوط به اینترنت و کتاب و... آخر من هر چه به کابینه شما نگاه کردم اثری از جوانان ندیدم مگر به اندازه نمک در غذا.و در آخر از رئیس‌جمهور محترم می‌خواهم که با سعه صدر به سخنان منتقدان گوش دهد تا شاید نکته نهفته نگفته‌ای در میان آن باشد.

Saturday, June 28, 2014

تصاویر رونمایی از مانتوهای جام‌جهانی! 7

ابتکار نوآوری و شکوفایی  و خود کفایی  اقتصادی همچنان ادامه دارد.چون ناشی از پیام نوروزی  جهاد اقتصادی و مقاومتی رهبر ولی فقیه خامنه ای است  . برای همین  استفاده ی تبلیغاتی از پرچم خرچنگ نشان اگر چنانچه  در جام جهانی فوتبال برزیل استفاده شد و لی نتیجه یک مساوی  و دو باخت در برداشت که تیم ملی فوتبال حذف شد  و آخر گروه  خود قرار گرفت. اما د ر عوض حضور در جام جهانی فوتبال موجب شده است تا برای  طراحان مدلباس و مانتو  این پرچم خرچنگ نشان مد مانتوی زنانه د ستآورد داخلی داشته است تا ثابت شود که نوآوری  اقتصادی  و طرح مد مانتوی زنانه و نماد جام جهانی فوتبال  چگونه  در  رژیم نامشروع و نا متعارف برحسب فتوای پیام جهاد اقتصادی و مقاومتی رهبر ولی فقیه کاربردد ارد . طوریکه این طرح  درا دامه ی مبارزه با بی حجابی پرچم خرچنگ نشان تبدیل به مد مانتو زنانه شده ا ست تا شکست گذشته در این مورد دوباره آزمون شود! البته مردان هم در سالن ویژه ی نمایش مد طرح جدید مانتو حضور داشتند.صد البته با الگو برداری طرح جدا سازی دختران و پسران دانشجو در دانشگاه ها این طرح زنانه ومردانه  رعایت شده است تا خدشه ای به مبارزه با بی حجابی  وارد نشود.
با رونمایی از طرح‌های تازه مانتو که از پرچم ایران و نمادهای جام جهانی به عنوان الگوی اصلی طراحی و رنگ بندی استفاده شده، این پرسش پیش آمده که آیا طراحی مانتوهای مورد تأیید بنیاد مد با واقع گرایی و مبتنی بر نیاز عمومی تعریف شده و کارکرد عمومی این پوشش‌ها در نظر گرفته شده است؟
 
به گزارش تابناک، خانه مد از جمله مؤسسات تک منظوره‌ای است که بنیاد ملی مد و لباس برای مدسازی و ارائه طرح به بازار تأیید کرده است؛ بنیادی که قرار است در این حوزه پوشش‌های طراحی و تولید شده در داخل را با همکاری دیگر دستگاه‌های مسئول گسترش دهد و در همین راستا، به تازگی شاهد رونمایی از لباس‌هایی با طرح عجیبی از سوی این مجموعه بودیم و این طرح‌ها بر تن مدل‌های ایرانی روی استیج به نمایش درآمد و رونمایی شد.در نشست رونمایی از این چهار طرح، مریم مویدی، مدیر خانه مد گفت: فضای موجود جامعه، مربوط به جام جهانی است. به همین علت، رونمایی از آثار ورزشی خالی از لطف نیست؛ البته قرار بود طرح‌ها پیش از جام‌جهانی رونمایی شود، ولی به دلیل مشکلاتی، دریافت مجوز به طول انجامید. چهار طرح به نام‌های پانچو یوز، مانتوزا، آرک ایرانی و مانتو یوز است که هر کدام به دلیل استفاده از المان‌هایی نظیر یوزپلنگ و پرچم ایرانی اینچنین نامگذاری شده‌اند.
هرچند مشخص نیست این طرح‌ها دقیقاً برای استفاده بانوان در محیط‌‌های ورزشی نظیر ورزشگاه‌ها طراحی شده یا استفاده در اماکن عمومی، با توجه به عدم امکان حضور بانوان در مسابقات فوتبال و والیبال و برخی رشته‌های دیگر که تمرکز بیشتری در این دوره بر آنها وجود دارد و همچنین تمایل نداشتن بیشتر بانوانی که در کشورهای خارجی به تشویق ملی می پردازند، از چنین پوشش هایی ـ به دلایل کاملاً مشخص ـ تنها گزینه پیش روی، استفاده در سطح شهرهای ایران است.شاید نیاز به نگاه عمیق کارشناسی نباشد تا دریافت این طرح‌ها توان جذب مخاطب داخلی را نیز ندارد و نشانه‌هایی چون پرچم آنچنان گل درشت در طرح‌ها مورد پردازش قرار گرفته‌اند که کمتر زن ایرانی حاضر به پوشیدنش در محیط های عمومی خواهد شد و در ورزشگاه ها نیز طبیعتاً امکان حضوری وجود ندارد که قرار باشد این لباس ها کاربرد داشته باشد و صرفاً در ورزشگاه ها استفاده شود!با این اوصاف، تنها مشتری این طرح‌ها، وزارت فرهنگ و ارشاد، کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال خواهند بود که ممکن است تعدادی از این پوشش‌های مصوب را خریداری کرده و رایگان در مسابقات خارجی میان تماشاگران ایرانی پخش کنند و به عبارت ساده تر، بازار اقتصادی مشخصی نمی‌توان در فضای عمومی عرضه لباس برای این پوشش‌ها و طراحی‌های مشابه که با واقع نگری گره نخورده‌اند، متصور شد.
بی گمان طراحی‌های متفاوت و تازه یکی از ابزارهای شناسایی ذائقه مخاطب ایرانی و ارائه گسترده‌تر طرح‌هایی است که این مخاطب به آن گرایش نشان می‌دهد، ولی در این میان آنچه محل تأمل است، بی توجهی به بدیهیات در امر طراحی است. در سال‌های اخیر، قریب به اتفاق تلاش‌ها برای ارائه طرح‌های نو در کشور به ویژه برای پوشش بانوان، به شکست انجامیده و این اتفاق به واسطه در نظر نگرفتن بدیهیاتِ این حوزه است.
 
خلاصه آنکه با دیدن این طرح‌ها، آنچه به ذهن می‌رسد، علت عرضه آنها بدون در نظر گرفتن پذیرش عمومی شان است. حتی اگر بر فرض ضعیف، اگر این پوشش‌ها با اقبال عمومی روبه رو شوند، آیا دیگر نهادها همچون ضابطین، این طرح ها را پذیرفته اند و بانوان کشورمان می‌توانند با چنین پوشش‌هایی در معابر عمومی ظاهر شوند و با تذکر نهادهایی چون گشت ارشاد مواجه نخواهند شد؟ مد در کشورمان امری بسیار پیچیده تر از دیگر کشورهاست و بیش از طرح تازه، نیاز به اندیشه های تازه است.

Friday, June 27, 2014

تصاویر "اینجا" جای "زندگی" نیست !

روایت فارن پالسی از کشورهای "نامناسب برای زندگی"
سئوال است که چرا در این گزارش شاخص شکنندگی نام دو کشور رژیم و لایت فقیه حاکم بر ایران و عراق در میان 16 کشور نا آرام وبی ثبات و محروم ازقلم افتاده و به این لیست کشورهای دارای شاخص  شکننده اضاله نشده است؟ چون مگر شرایط زندگی  مردم  اطراف استان های کرمان وهرمزگان و بلوچستان بهتر از زندگی مردم کشورهای محروم لیست شده می باشد؟ به ویژه اینکه مدام از استان محروم بلوچستان خبر مرگ اعدام یا کشته شدن در درگیری گزارش می شود؟  یا همچون سایر استان مواجه با خطرات تلفات جانی انسانی وتلفات دامی وخسارات مالی ناشی از زلزله و جاری شدن سیل وخشک سالی اند. همچنین  شرایط عراق  آنگونه است که این روز ها در صدر خبرهای مهم روز در سطح جهان قرار دارد . از سوی دیگر چرا اکثر این کشور ها مسلمان هستند؟ مهمتر اینکه  نقش رژیم  جنگ افروز و بانکدارتروریست جهانی ولایت فقیه نامشروع با سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع  به منطقه خاور میانه وآفریقا وشبه جزیره ی عربستان  در این مورد شکنندگی این کشورها چیست؟ به خصوص  اینکه همه ی این کشور ها  رابطه ی نزدیک با رژیم ولایت فقیه نامشروع دارند.
اتیوپی

اریتره

افغانستان

اوگاندا
پاکستان

جمهوری آفریقای مرکزی

جمهوری دموکراسی کنگو

چاد

زیمباوه

ساحل عاج

سودان جنوبی

سودان

سوریه

سومالیا

یمن

نیجر
 
فراروساختار یک کشور، حتی یک کشور سالم هم می تواند تحت تاثیر اتفاقاتی که در طول یک سال رخ می دهد، قرار گیرد و پیامدهای آن نه تنها مشروعیت آن کشور بلکه تجربیاتی که شهروندان آن اغلب تا یک دهه بعد تجربه خواهند کرد را تحت الشعاع قرار می دهدبه گزارش فرارو، شاخص شکنندگی کشورها 10 سال است که توسط فارن پالسی منتشر می شود و چشم اندازی از کشورها را با توجه به ثبات و قدرت حیاتی شان ارائه می دهد و بر همین اساس آنها را رتبه بندی می کندنام این پروژه امسال از «شاخص کشورهای ناکام» به «شاخص کشورهای شکننده» تغییر کرده است. با وجود اینکه این دو عنوان اساسا یکی هستند، عنوان جدید تصدیقی بر این مسئله است که تمامی کشورهای ذکر شده با شرایطی روبرو هستند که معاش شهروندانشان را به درجات مختلف تهدید می کند‎ در این پروژه تصاویری از هر کدام از این کشورهای که برای زنگی نامناسب هستند را منتشر شده است