داستان تقلب 2 دانش آموز تنبل موفع امتحان از روی برگه های امتحانی هم دیگر
و...20 تیر-93
این
داستان جالب است چونکه گفته می شود دو دانش آموز تنبل که موقع امتحان کنار هم نشسته
بودند پس از اینکه ورق سفید امتحانی خود را تحویل معلم شان دادند بیرون از جلسه امتحان در مورد امتحان شروع به صحبت با هم دیگر کردند .دانش آموز اولی که جلسه
ی امتحان را زودتر ترک کرده بود به دومی که ازوی پرسیده بود چکار کردی ؟
وی می گوید تقلب کردم. اگر معلم نفهمد
خوبست .دانش آموز دومی از وی می پرسد چطوری تقلب کردی؟ دانش آموز می گوید من برگ امتحانی ام را سفید به معلم تحویل
دادم و از دوست دانش آموز خود می پرسد توچکار
کردی ؟ وی جواب می دهد خیلی بد شد . چون ممکن است گندش در آید که منم تفلبم کردم . دانش
آموز اولی می پرسد چرا بد شد؟ مگر تو چه کردی
که نگرانی گندش در آید ؟ دانش آموز دومی می گوید آخه
من از روی ورقه ی امتحانی تو نوشتم
و تقلب کردم.
خال
داستان کاربرانی است که حضور مخالفان در
شبکه ی مجازی – اجتماعی اطلاع رسانی بالاترین را بر نمی تابند و با منفی دادن بی
دلیل و ادامه دار به لینک ها ی مخالفان باجوسازی
که گاهی همراه با توهین است تهدید به گزارش و
بستن حساب با بر چسب کپی کاری و خلاف مقررات بالاترین و... می کنند تا به استناد این گزارشات ازسوی
بالایار ها یا مسئول شبکه ی مجازی بالاترین یا حساب مخالف بسته یا موجب حساسیت
کاربر ولینک هایش شود که اگرچنانچه حساب بسته نشد حداقل لینک های داغ شده اش به
صحفه داغ نروند . لطفاً به لینک های ارسالی من رجوع شود که چرا پس از داغ شدن به
صحفه داغ نرفتند؟
از سوی دیگر اگر تعیین و ترسیم کردن خط وخطوط سرخ در مطبوعات و اعمال سانسور وفیلتر رسانه های خبرسانی و شبکه های مجازی مثل فیس بوک
در داخل کشور عملی زشت و هنجار شکن و خلاف
قوانین آزادی مطبوعات و رسانه های خببررسانی است .نباید که باکپی وتقلب کردن این
روش الگویی در شبکه ی مجازی – اجتماعی بالاترین علیه ی لینک های مخالفین شود.
No comments:
Post a Comment