گفت . شنود قسمت-3 . 23 آبان -93
گفتم : این سیاست تهدید وفشار چگونه در این شبکه ی مجازی اعمال می شود؟
گفت : با ترفندهای گوناگون اجرا می گردد.
گفتم : مثل چی؟
گفت : مثل منفی بی خودی و بدون دلیل به لینک دادن یانظر بی ربط به موضوع لینک دادن که همراه با توهین واتهام و اهانت.... تهدید است.
گفتم: چرا؟
گفت : چون اینان مصونیت کامل دارند.
گفتم : برای چه؟
گفت: چون مثل باج گیران سابق کافه مولن روژ و آقارضا سهیلا و خیابان جمشید دروازه قزوین که بعداً مثل اسمال تیغ کش معروف کمیته چی شدند . یا همچون شعبان بی مخ و حسین الله کرم اند و بالاترین از اینان بعنوان مأموران حراست استفاده می کند چون نیازشدیدبه اینان دارد.
گفتم : منفی دادن چیست؟
گفت : وقتی کاربری عضو بالاترین می شود . می تواند به لینک های کاربران رأی مثبت ویا منفی دهد.
گفتم : فرق مثبت ومنفی چیست؟
گفت : فرق شان است که رأی مثبت بمنزله ی تأیید لینک و رأی منفی یعنی اینکه کاربرمخالف لینک است.
گفتم : اینکه ایراد ندارد .چون قرارنیست نظرات همه مشابه هم باشند.
گفت : درست است در صورتیکه فضا دمکراتیک ونه تبعیض آمیزباشد ولی .
گفتم : ولی چه؟
گفت : یعنی اینکه برخی منفی دهندگان غرض ورزی می کنند.
گفتم : برای چه غرض ورزی می کنند؟
گفت : چون حضور مخالفان در این شبکه را برنمی تابند.
گفتم : پس چرا اجازه داده می شود عضو این شبکه ی مجازی بالاترین شوند؟
گفت : به چند دلیل.
گفتم : خب این دلایل چیست؟
گفت : یکم بالاترین نیازدارد هرچه بیشترآمار کاربرانش افزایش یابد . دوم ورود به این شبکه مجازی برای هر کاربر محدودیت ندارد وآزاد است . سوم نیاز به سیاهی لشکر برای انتقال پیام خاص به مخاطبین خاص می باشد.
گفتم : منظور از مخاطبین خاص چیست یا مخاطبین کیستند؟
گفت : دو شیطان کوچک وبزرگی که ظاهراً با هم درحال مبارزه وجنگ اند.
گفتم : این دوشیطان کوچک وبزرگ کیست؟
گفت: رژیم داعشی ولایت فقیه و آمریکاست.
گفتم: خوب چگونه به این مخاطبان پیام داده می شود؟
گفت: ازطریق حضور مستقیم وغیرمستقیم لابی های شان که در این شبکه ی مجازی بالاترین هستند.
گفتم : پس بااین وجود آیابالاترین نقش سرپل بین دو شیطان کوچک وبزرگ را ایفا می کند؟
گفت:بلی پیام های سیاسی رد وبدل می شود. بطور مثال هرزمان ظریف وزیرامورخارجه سفر به آمریکا می کند. بطور زنجیره ای ازسوی حامیان خبرهای تولیدشده در این شبکه بازتاب داده وخبر داغ زده می شود.
گفتم : خبرداغ چیست؟
گفت : یعنی خبر مهم روز که خبرش از سوی لینک های چند کاربر در بالاترین زده می شود.
گفتم : بگذریم نظر دادن کاربر یعنی چه ؟
گفت : هرکاربری مثل رآی دادن می تواند نظر موافق ومخالف زیر لینک مربوطه بدهد.ولی برخی بدون ارتباط به موضوع لینک ومحتوای آن فحاشیی وهتاکی می کنندواتهام می زنندوتقاضای بستنن حساب کاربرمخالف می کنند.
گفتم: چرااینکاررامی کنند؟
گفت : چرا ندارد.
گفتم : یعنی چه که چرا ندارد؟ مگر گفته نمی شود دوستی بی علت می شود .ولی دشمنی بی حکمت نمی شود؟
گفت : اولاً جواب چرا؟ برای اینکه گفته شد اینان از سوی بالاترین حمایت می شوند. دوماً مخالفت یا دشمنی شان با لینک های مخالفان بی حکمت نیست.
گفتم : برای چه؟
گفت : چون گفته می شود هیچ گربه ای حاضرنیست بخاطر رضایت خدا موش بگیرد.
گفتم : سئوالی دارم.
گفت : بفرمایید که سئوال چیست؟
گفتم : آیا بالاترین شبکه ی مجازی اطلاع رسانی است یا نه صیادیا شکارچی است؟
گفت : منظورت ازصیاد شکارچی چیست؟
گفتم : یعنی اینکه مگر بالاترین نیاز به تازی دارد تا پس از شکار بسوی شکارکیش داده شود؟
گفت: می شود اینگونه تصور کرد . ولی مأموریت اینان بیش از تازی در خدمت شکارچی است.
گفتم : چرا؟
گفت : برای اینکه شکارچی مدام به شکار نمی رود که همیشه نیاز به تازی داشته باشد . ازسوی دیگر شکارچی مثل ناصرالدین ومظفرالدین شاه ممکن است برای تفریح وتفنن شکار می رود . یااینکه برحسب نیاز به گوشت شکار است که دست به شکار می زند.
گفتم : مگر دربالاترین به این تازیان بیش از گوشت شکار نیاز است؟
گفت : بلی.
گفتم : برای چه؟
گفت : چون مخالفین در این شبکه مجازی حضور دارند و باید اندیشه شان شکار یا تحقیرگردد .
گفتم : ممنون متوجه شدم . پس می توان سئوال کرد آیا اینان نقش گروه فشار یا لباس شخصی های داخل کشور در بالاترین راایفا می کنند؟
گفت : بلی گاهی فراتر می روند و مشابه نقش اسیدپاشان را اجرا می کنند.چون بطور مستقیم اسید نه برجسم که برتفکر واندیشه مخالف می پاشند .یعنی تفتیش عقیده همراه باشکنجه.
گفتم: برای چه اینقدر اینان از آزادی عمل برخوردارند؟
گفت : چون در این شبکه ی مجازی همچون داخل کشور از سیاست سنگ بستن وسگ رها کردن استفاده می شود.
گفتم : این چه نوع سیاستی است؟
گفت : داستانی است که تبدیل به یک ضرب المثل معروف شده است.
گفتم : خوب داستان این ضرب المثل چیست؟
گفت :داستانش چنین است که روزی در هوای برفی و سرد زمستانی یک غریبه ای وارد شهری می شود. دم دروازه ی ورودی شهر که می رسد ناگهان سگ های ولگرد گرسنه بسویش حمله ور می شوند. خم می شود تااز زمین سگی بردارد و بسوی سگان پرتاب کند .تاآنان را دور کند . اما متوجه می شود بدلیل یخ زدگی سنگ ها به زمین چسبیده و کنده نمی شوند . کمرش را راست می کند و فریاد برمی آورد که این چگونه شهریست که سنگ را بسته و سگ را رها کرده اند؟
گفتم : اتهامات یا بهانه برای تنبیه کردن کاربرمخالف چیست؟
گفت : ازطریق نقض قوانین بالاترین و بخش نامناسب و امثالهم.
گفتم : قوانین چیست و اجرایش چگونه است؟
............ ادامه دارد
گفت وشنود 5 آبان -93
گفت و شنود قسمت دوم . 23 آبان – 93
No comments:
Post a Comment