ميليونر ضايعات نشين 29آبان-93
این اقدام درسطح کلان ابتدا ازجبهه های جنگ خانمانسوز 8 ساله ی موهبت الهی شیاد از سوی پاسداران شروع شد . چون یکی را می شناسم که بیش از 10 سال پیش زن وفرزندش را فرستاد تورنتو کانادا وی یک آبکاری ساده داشت . سپس از طریق خریدو فروش ضایعات جنگی از پاسداران پس از مدتی دارای کارخانه ی آلومینیوم سازی با بیش از 100 پرسنل شد. وی می گفت آلومینیوم های قراضه راکیلویی 75 تومان ازپاسداران می خریده و 150 تومان می فروخته و این خریدها در هفته بیش از ده ها تن می شد.
بيشتر كساني كه در كار خريد و فروش آهنآلات و ضايعات هستند، درآمدهاي متوسط 2 تا 5 ميليون تومان دارند. خيليهايشان از جمعآوري نان خشك كارشان را شروع كردهاند و حالا سرمايهدارهايي هستند كه انبار آهن دارند.
اقتصادنيوز با انتشار اين گفتوگو، نوشت: يك مسير راست را مدام بالا و پايين ميرود و صداي خشدارش را پشت بلندگو ول ميكند: "آهنآلات...آهنضايعات..." صدايش بم است و خشدار و چهرهاش آفتابسوخته. 24 ساله است و اهل كابل. ميگويد 21 سال است كه ساكن تهران شده اما هنوز هم نتوانسته تحصيلاتش را ادامه دهد. همه برادرانش در همين كار هستند. ضايعات و آهنآلات را از مردم ميخرند و به قيمت روز ميفروشند. برخيشان از همين راه انبار آهني براي خود دست و پا كردهاند. يك سريشان هم بعد از مدتي بازگشتهاند كابل. كابل تا تهران را كردهاند مسيري براي آنكه خودشان را پيدا كنند. مثل علي كه حالا به قدر خوردن يك چاي، از انبارداران آهن ميگويد و درآمدهاي 80 ميليون تومانيشان؛ از خودش كه متوسط دو تا پنج ميليون تومان در ماه، ميشود عايدي داد زدن پشت بلندگوي وانت آبيرنگي كه اين روزها از پايين تا بالاي خيابان را با آن طي ميكند. دوست دارد درس بخواند اما پنج سالي است كه ميان ضايعات و آهن، ضايعات زندگياش را زدوده و سرمايهاي براي خود دست و پا كرده است.
* پرسش- در اين منطقه (حوالي خيابان قائم مقام) خريد و فروش ضايعات زياد است؟بله. اين منطقه به دليل تعدد واحدهاي تجاري، خريد و فروش ضايعات بيشتر است. البته اين به دليل وجود ضايعات در اين منطقه نيست. در خيابانهايي كه بيشتر منازل مسكوني باشد، اعتراض بيشتري به صداي بلندگوي ضايعاتيها ميشود. شهردار اين منطقه كاري به ما ضايعاتيها ندارد. البته ما هم زير نظر سازمان بازيافت هستيم.
*پرسش- يعني شما ساماندهيشده هستيد؟زير نظر سازمان بازيافت كار ميكنيم اما باري را كه از مشتري ميگيريم، با وسايل حملونقل بازيافت نميبريم. اين اختيار را به ما دادهاند كه هر كجا كه بخواهيم، آهنآلات را خريد و فروش كنيم.
*پرسش- يعني كاري به شما ندارند؟نه، اما منطقه 7 و 13 شرايط سختتري دارد و به اين راحتي اجازه نميدهند كه كار كنيم. بيشتر هم مردم شكايت ميكنند كه صداي ضايعاتيها بلند است و اذيت ميشوند. مثلاً ممكن است در يك كوچه، 10 وانت ضايعاتي باشد. طبيعي است كه واحدهاي مسكوني خوششان نميآيد. منطقه 6 شرايط بهتري دارد چون بيشتر واحدهاي قرار گرفته در خيابان اداري است و خيلي صداي بلند برايشان مهم نيست. هر سال پيمانكاري ما را به يك شركت واگذار ميكنند. مزايده برگزار ميكنند و پيمانكار مشخص ميشود. درآمد حدودي اين پيمانكار در ماه 85 ميليون تومان است.
*پرسش- اين پيمانكاري به صورت رسمي است. آيا كساني هم هستند كه به صورت غيررسمي در اين شغل فعاليت كنند؟نه، اجازه نميدهند.
*پرسش- چه كسي اجازه نميدهد؟ شهرداري؟نه، به شهرداري اصلا ربطي ندارد. گشتهايي هستند كه مدام فعاليتمان را رصد ميكنند. كسي كه بخواهد در اين رابطه فعاليت كند، بايد ابتدا كارت مجوز را دريافت كند.
*پرسش- درآمد خودت چطور است؟روزي دست خداست. روزي 50 تا 100 تومان هم دستم را ميگيرد. حتي چند ماه قبل، با چند برادرم، حدود 28 ميليون تومان در 5 ماه به دست آورديم.
*پرسش- اين آهنآلاتي كه ميخريد را به شهرداري ميدهيد؟نه، خودمان انبار آهن سمت افسريه داريم.
*پرسش- ميگفتند برخي از ضايعاتيها، آهن را به كارخانجات ميفروشند. شما اين كار را نميكنيد؟نه، آهنآلاتي كه ميخريم را به انبار آهن تحويل ميدهيم. وقتي حجم اين ضايعات به 15 تا 20 تن رسيد، به كارخانجات تحويلش ميدهند.
*پرسش- كساني هستند كه از راه فروش همين ضايعات، پولهاي زيادي به دست آورده باشند؟بچهمحلهاي خودمان از نان خشكي به ضايعاتي تغيير كار دادهاند و بعد به سرمايههاي خوبي رسيدهاند. الان بنگاه مس دارد.
*پرسش- اينها را به چه كسي ميفروشد؟
به كارخانهها ميفروشد. درآمد زيادي هم دارد. گاهي در روز بين 200 تا 300 ميليون تومان درآمد دارد. البته خودش هم سرمايه وارد اين كار كرده است. بخشي از ضايعات از شهرستانهايي مثل تربت جام و مشهد برايش ارسال ميشود.
*پرسش- كل كارت مربوط به ضايعات و آهن است؟بخشي از كار از طريق بازيافت و براي انتقال نان خشك و مواد شبيه به اين است و بخش ديگر مربوط به ضايعات است. 120 كاسب در اين منطقه در كار ضايعات هستيم. با احتساب كساني كه در حوزه نان خشك هم هستند، 200 تا 300 نفر هستيم. 200 كاسب، بارشان را تحويل بازيافت ميدهند و حدود 120 كاسب ضايعات را براي خودشان خالي ميكنند.
*پرسش- با خيليها كه ميخواستيم صحبت كنيم، فرار ميكردند؟ چرا؟ مگر زير نظر بازيافت نيستند؟نيازي به فرار نيست. چيزي ندارند كه بترسند. البته بيشتر اين افرادي كه در كار ضايعات هستند، از افاغنه هستند. شايد ترسشان از اين باشد كه براي نداشتن كارت، اذيت شوند.
*پرسش- اين ضايعات را چطور ميفروشيد؟ به صورت كيلويي؟كيلويي ميفروشيم. ممكن است آهن 900 تومان باشد و ما 1100 تومان بفروشيم. چيزي در حدود 200 تا 300 تومان سود ميكنيم. دست در اين كار زياد شده است.
*پرسش- بيشتر مشتريها چه كساني هستند؟بيشتر واحدهاي اداري هستند. بيشتر به صورت فردي و موردي ما ضايعاتيها را پيدا ميكنند.
*پرسش- قيمت آهن و ديگر ضايعات روزانه تغيير ميكند؟
ضايعات هر ثانيه يك قيمت است.
*پرسش- از كجا مطلع ميشوي كه قيمتها چقدر تغيير كرده است؟قيمتهاي آهن و ضايعات را به اينترنت وصل كردم. هر لحظه رصد ميكنم كه چقدر تغيير كرده و قيمتها را تغيير ميدهم. البته قيمتها را هر صبح نگاه ميكنم.
*پرسش- تحصيلاتت چقدر است؟ديپلم تجربي از افغانستان دارم. اينجا خيلي نميتوانم درس بخوانم. يكي از دوستانم در دانشگاه قيامدشت قبول شده بود اما اجازه تحصيل به او ندادند. بيشتر كساني كه در كار ضايعات هستند، افغاني هستند. آنهايي هم كه ايراني هستند و در كار ضايعات، ما كاسب كرديم.
*پرسش- مليت اصليات كجايي است؟افغاني هستم.
*پرسش- مشكلي برايت ايجاد نميكنند كه ايراني نيستي و كار ضايعات انجام ميدهي؟
نه، كارت كار دارم.
*پرسش- چند ساله ايران هستي؟
21 ساله ايرانم. سه ساله بودم كه با خانوادهام به ايران آمدم.
*پرسش- چند ساله تو كار ضايعات هستي؟حدود پنج سال. چهار برادريم كه همه كار ضايعات ميكنيم.
*پرسش- دوستداري كار كني يا درس بخواني؟
دوست دارم درس بخوانم. بايد از ايران بروم و درسم را ادامه بدهم. ما بايد برويم. ديگر آن وقت اين همه صداي ضايعاتي افغاني را نميشنويد
بيشتر كساني كه در كار خريد و فروش آهنآلات و ضايعات هستند، درآمدهاي متوسط 2 تا 5 ميليون تومان دارند. خيليهايشان از جمعآوري نان خشك كارشان را شروع كردهاند و حالا سرمايهدارهايي هستند كه انبار آهن دارند.
اقتصادنيوز با انتشار اين گفتوگو، نوشت: يك مسير راست را مدام بالا و پايين ميرود و صداي خشدارش را پشت بلندگو ول ميكند: "آهنآلات...آهنضايعات..." صدايش بم است و خشدار و چهرهاش آفتابسوخته. 24 ساله است و اهل كابل. ميگويد 21 سال است كه ساكن تهران شده اما هنوز هم نتوانسته تحصيلاتش را ادامه دهد. همه برادرانش در همين كار هستند. ضايعات و آهنآلات را از مردم ميخرند و به قيمت روز ميفروشند. برخيشان از همين راه انبار آهني براي خود دست و پا كردهاند. يك سريشان هم بعد از مدتي بازگشتهاند كابل. كابل تا تهران را كردهاند مسيري براي آنكه خودشان را پيدا كنند. مثل علي كه حالا به قدر خوردن يك چاي، از انبارداران آهن ميگويد و درآمدهاي 80 ميليون تومانيشان؛ از خودش كه متوسط دو تا پنج ميليون تومان در ماه، ميشود عايدي داد زدن پشت بلندگوي وانت آبيرنگي كه اين روزها از پايين تا بالاي خيابان را با آن طي ميكند. دوست دارد درس بخواند اما پنج سالي است كه ميان ضايعات و آهن، ضايعات زندگياش را زدوده و سرمايهاي براي خود دست و پا كرده است.
* پرسش- در اين منطقه (حوالي خيابان قائم مقام) خريد و فروش ضايعات زياد است؟بله. اين منطقه به دليل تعدد واحدهاي تجاري، خريد و فروش ضايعات بيشتر است. البته اين به دليل وجود ضايعات در اين منطقه نيست. در خيابانهايي كه بيشتر منازل مسكوني باشد، اعتراض بيشتري به صداي بلندگوي ضايعاتيها ميشود. شهردار اين منطقه كاري به ما ضايعاتيها ندارد. البته ما هم زير نظر سازمان بازيافت هستيم.
*پرسش- يعني شما ساماندهيشده هستيد؟زير نظر سازمان بازيافت كار ميكنيم اما باري را كه از مشتري ميگيريم، با وسايل حملونقل بازيافت نميبريم. اين اختيار را به ما دادهاند كه هر كجا كه بخواهيم، آهنآلات را خريد و فروش كنيم.
*پرسش- يعني كاري به شما ندارند؟نه، اما منطقه 7 و 13 شرايط سختتري دارد و به اين راحتي اجازه نميدهند كه كار كنيم. بيشتر هم مردم شكايت ميكنند كه صداي ضايعاتيها بلند است و اذيت ميشوند. مثلاً ممكن است در يك كوچه، 10 وانت ضايعاتي باشد. طبيعي است كه واحدهاي مسكوني خوششان نميآيد. منطقه 6 شرايط بهتري دارد چون بيشتر واحدهاي قرار گرفته در خيابان اداري است و خيلي صداي بلند برايشان مهم نيست. هر سال پيمانكاري ما را به يك شركت واگذار ميكنند. مزايده برگزار ميكنند و پيمانكار مشخص ميشود. درآمد حدودي اين پيمانكار در ماه 85 ميليون تومان است.
*پرسش- اين پيمانكاري به صورت رسمي است. آيا كساني هم هستند كه به صورت غيررسمي در اين شغل فعاليت كنند؟نه، اجازه نميدهند.
*پرسش- چه كسي اجازه نميدهد؟ شهرداري؟نه، به شهرداري اصلا ربطي ندارد. گشتهايي هستند كه مدام فعاليتمان را رصد ميكنند. كسي كه بخواهد در اين رابطه فعاليت كند، بايد ابتدا كارت مجوز را دريافت كند.
*پرسش- درآمد خودت چطور است؟روزي دست خداست. روزي 50 تا 100 تومان هم دستم را ميگيرد. حتي چند ماه قبل، با چند برادرم، حدود 28 ميليون تومان در 5 ماه به دست آورديم.
*پرسش- اين آهنآلاتي كه ميخريد را به شهرداري ميدهيد؟نه، خودمان انبار آهن سمت افسريه داريم.
*پرسش- ميگفتند برخي از ضايعاتيها، آهن را به كارخانجات ميفروشند. شما اين كار را نميكنيد؟نه، آهنآلاتي كه ميخريم را به انبار آهن تحويل ميدهيم. وقتي حجم اين ضايعات به 15 تا 20 تن رسيد، به كارخانجات تحويلش ميدهند.
*پرسش- كساني هستند كه از راه فروش همين ضايعات، پولهاي زيادي به دست آورده باشند؟بچهمحلهاي خودمان از نان خشكي به ضايعاتي تغيير كار دادهاند و بعد به سرمايههاي خوبي رسيدهاند. الان بنگاه مس دارد.
*پرسش- اينها را به چه كسي ميفروشد؟
به كارخانهها ميفروشد. درآمد زيادي هم دارد. گاهي در روز بين 200 تا 300 ميليون تومان درآمد دارد. البته خودش هم سرمايه وارد اين كار كرده است. بخشي از ضايعات از شهرستانهايي مثل تربت جام و مشهد برايش ارسال ميشود.
*پرسش- كل كارت مربوط به ضايعات و آهن است؟بخشي از كار از طريق بازيافت و براي انتقال نان خشك و مواد شبيه به اين است و بخش ديگر مربوط به ضايعات است. 120 كاسب در اين منطقه در كار ضايعات هستيم. با احتساب كساني كه در حوزه نان خشك هم هستند، 200 تا 300 نفر هستيم. 200 كاسب، بارشان را تحويل بازيافت ميدهند و حدود 120 كاسب ضايعات را براي خودشان خالي ميكنند.
*پرسش- با خيليها كه ميخواستيم صحبت كنيم، فرار ميكردند؟ چرا؟ مگر زير نظر بازيافت نيستند؟نيازي به فرار نيست. چيزي ندارند كه بترسند. البته بيشتر اين افرادي كه در كار ضايعات هستند، از افاغنه هستند. شايد ترسشان از اين باشد كه براي نداشتن كارت، اذيت شوند.
*پرسش- اين ضايعات را چطور ميفروشيد؟ به صورت كيلويي؟كيلويي ميفروشيم. ممكن است آهن 900 تومان باشد و ما 1100 تومان بفروشيم. چيزي در حدود 200 تا 300 تومان سود ميكنيم. دست در اين كار زياد شده است.
*پرسش- بيشتر مشتريها چه كساني هستند؟بيشتر واحدهاي اداري هستند. بيشتر به صورت فردي و موردي ما ضايعاتيها را پيدا ميكنند.
*پرسش- قيمت آهن و ديگر ضايعات روزانه تغيير ميكند؟
ضايعات هر ثانيه يك قيمت است.
*پرسش- از كجا مطلع ميشوي كه قيمتها چقدر تغيير كرده است؟قيمتهاي آهن و ضايعات را به اينترنت وصل كردم. هر لحظه رصد ميكنم كه چقدر تغيير كرده و قيمتها را تغيير ميدهم. البته قيمتها را هر صبح نگاه ميكنم.
*پرسش- تحصيلاتت چقدر است؟ديپلم تجربي از افغانستان دارم. اينجا خيلي نميتوانم درس بخوانم. يكي از دوستانم در دانشگاه قيامدشت قبول شده بود اما اجازه تحصيل به او ندادند. بيشتر كساني كه در كار ضايعات هستند، افغاني هستند. آنهايي هم كه ايراني هستند و در كار ضايعات، ما كاسب كرديم.
*پرسش- مليت اصليات كجايي است؟افغاني هستم.
*پرسش- مشكلي برايت ايجاد نميكنند كه ايراني نيستي و كار ضايعات انجام ميدهي؟
نه، كارت كار دارم.
*پرسش- چند ساله ايران هستي؟
21 ساله ايرانم. سه ساله بودم كه با خانوادهام به ايران آمدم.
*پرسش- چند ساله تو كار ضايعات هستي؟حدود پنج سال. چهار برادريم كه همه كار ضايعات ميكنيم.
*پرسش- دوستداري كار كني يا درس بخواني؟
دوست دارم درس بخوانم. بايد از ايران بروم و درسم را ادامه بدهم. ما بايد برويم. ديگر آن وقت اين همه صداي ضايعاتي افغاني را نميشنويد
No comments:
Post a Comment