مراقب باشیم تا آفت به انبارمان نزند 13آذر-93
دراین گزارش اشاره نه به علت که به معلول پدیده های اجتماعی اشاره شده که موجب اوضاع بس ناهنجار اجتماعی شده است .طوریکه همچون سایه نسل جوان را تهدید می کند . ولی همانگونه که اشاره شد در این گزارش نه به ریشه پدیده های اجتماعی که مروری بر اخبار رسانهها در چند ماه گذاشته شده که شامل تیترهایی همچون «اسیدپاشی به صورت دختران در اصفهان»، «قتل همسر در خواب با شلیک گلوله»، «جنايت پايان رابطه پنهانی همسر با مرد مورد علاقه»، «فرجام یک ساعته سرقت خودرو و کودکربایی»، «قتل دختر کارتنخواب در شکنجهگاه شیشهای»، «قتل پسر جوان در خودروی اسپرتیج»، «درگیری خونین بر سر جای پارک خودرو»، «قتل پایان نزاع دستهجمعی» و... . در بخشی دیگر از این گزارش افزوده شده بر اساس اعلام رسمی اداره کل پزشکی قانونی فقط در تهران و آن هم در نیمه نخست سال جاری 63 شهروند تنها بر اثر اصابت سلاح سرد جان باختهاند که نسبت به سال گذشته 10 و نیم درصد رشد داشته که سهم این تعداد در شهریور سال جاری 12 مورد بوده است. همچنین بدون توجه به حالات و روحیه پرخاشگری، بیحوصلگی و عصبیت رایج گفته شده که این آثار موجب زمینه درگیری و افزایش نزاع در خانوادهها و خیابانها، بوستانها به ویژه در شهرهای پرجمعیت و افزایش آن شده است.
همینطور در ادامه اذعان شده البته اینها تنها موارد نگرانکننده نیست. چون چند هفته پیش در خبرها آمده بود که تهران 15 هزار کارتنخواب دارد. بعد از آن دو تن از اعضای شورای شهر تهران نگرانی خود را با توجه به فرارسیدن فصل سرما نسبت به این موضوع اعلام کرده بودند در حالی که این آمار تنها مربوط به تهران است و برخی آمارهای غیر رسمی حکایت از ارقام بیشتری دارد. مهمتر اینکه به عامل کارتن خوابی اشاره نشده ولی نقل از رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر شده که کارتنخوابهای تهران سالهای گذشته از 4 تا 5 هزار نفر تجاوز نمیکردند اما اکنون رشد فزآینده این آمار جای نگرانی دارد. موضوع نگرانکننده دیگر افزایش تعداد زنان کارتنخواب است.بدتر از همه کودکان معصومی هستند که در خرابهها و زیر پلهای شهر زاده میشوند و صحنههای دردناکی را رقم میزنند.
عجیب اینکه بدون در نظر گرفتن پیشنهاد افزایش جمعیت از سوی خامنه ای رهبر ولی فقیه گفته شده البته تعداد این حوادث با حاشیهنشینی، معضلات و مشکلات ناشی از تراکم جمعیت، فقر مالی و فرهنگی تناسب نسبی دارد.وقوع حوادث ناگوار پیشگفته و تکرار واژههایی چون طلاق، اعتیاد، قتل، همسرکشی، نزاع خیابانی، کارتنخوابی، فقر و تکدیگری، خوانندگان دور از ماجرا را آزردهخاطر و دلچرکین میکند تا برسد به مردمی که چنین حوادثی در محله، خیابان یا شهرشان در حال روی دادن است. عواطف و احساسات این مردم تا مدتها جریحهدار و نگرانیهایشان از امنیت خانواده و آینده فرزندان بیشتر و احساس امنیت روانی و اعتماد اجتماعیشان سست میشود.
بهرحال بدلیل رعایت خط قرمز سانسور به عامل اصلی پرداخته نمی شود وریشه یابی نمی گردد که علت ریشه ای این پارامترها و پدیده های شوم اجتماعی لیست شده چیست؟ برای همین فقط اشاره شده ریشه این معضلات هر چه باشد از افزایش اعتیاد، بیکاری و آمار بالای طلاق گرفته تا فقر اقتصادی و افرایش شدید اختلاف طبقاتی، از رشد بیقاعده شهرنشینی و حاشیهنشینی گرفته تا ضعف فرهنگ عمومی و اصول اخلاقی، از ماهواره و اینترنت گرفته تا تبادلات سریع و لجامگسیخته فرهنگی اجتماعی و تکنولوژیکی یا هر دلیل دیگری داشته باشد این موضوع چالش جدیدی است که با آن روبرو هستیم. یعنی راهکار برای حل این معضلات ارائه نشده است تا نکند ریش رهبران و مسئولان ودست اندرکاران حکومتی گیر کند وبرجسته نشودکه عامل و مقصر اصلی اینان هستند.
عجیب اینکه بدون در نظر گرفتن پیشنهاد افزایش جمعیت از سوی خامنه ای رهبر ولی فقیه گفته شده البته تعداد این حوادث با حاشیهنشینی، معضلات و مشکلات ناشی از تراکم جمعیت، فقر مالی و فرهنگی تناسب نسبی دارد.وقوع حوادث ناگوار پیشگفته و تکرار واژههایی چون طلاق، اعتیاد، قتل، همسرکشی، نزاع خیابانی، کارتنخوابی، فقر و تکدیگری، خوانندگان دور از ماجرا را آزردهخاطر و دلچرکین میکند تا برسد به مردمی که چنین حوادثی در محله، خیابان یا شهرشان در حال روی دادن است. عواطف و احساسات این مردم تا مدتها جریحهدار و نگرانیهایشان از امنیت خانواده و آینده فرزندان بیشتر و احساس امنیت روانی و اعتماد اجتماعیشان سست میشود.
بهرحال بدلیل رعایت خط قرمز سانسور به عامل اصلی پرداخته نمی شود وریشه یابی نمی گردد که علت ریشه ای این پارامترها و پدیده های شوم اجتماعی لیست شده چیست؟ برای همین فقط اشاره شده ریشه این معضلات هر چه باشد از افزایش اعتیاد، بیکاری و آمار بالای طلاق گرفته تا فقر اقتصادی و افرایش شدید اختلاف طبقاتی، از رشد بیقاعده شهرنشینی و حاشیهنشینی گرفته تا ضعف فرهنگ عمومی و اصول اخلاقی، از ماهواره و اینترنت گرفته تا تبادلات سریع و لجامگسیخته فرهنگی اجتماعی و تکنولوژیکی یا هر دلیل دیگری داشته باشد این موضوع چالش جدیدی است که با آن روبرو هستیم. یعنی راهکار برای حل این معضلات ارائه نشده است تا نکند ریش رهبران و مسئولان ودست اندرکاران حکومتی گیر کند وبرجسته نشودکه عامل و مقصر اصلی اینان هستند.
فرارو- سید جمال هادیان طبائی زواره؛ کشته شدن معلم فیزیک در یکی از دبیرستانهای بروجرد، آن هم سر کلاس درس بسیار دردآور بود و عواطف مردم بروجرد بهویژه دبیران و اساتید دانشگاه این شهر را جریحهدار کرد، اما دردآورتر از خود قتل، وقوع آن به دست دانشآموزی بود که کین معلم به دل داشت. کشتن معلم که تکریم و احترام او صدها بار در فرهنگ دینی و ملی بدان سفارش شده، آنهم با کین شاگردی که احتمالاً از کودکی بارها احترام معلم در گوشش نجوا شده، بسیار تعجبآور است و نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت و آن را یک اتفاق ساده به شمار آورد. چنین ماجرایی جای تأمل بسیار دارد. البته وقوع حوادث تعجبآور و دردآور در این ماهها به همینجا ختم نمیشود بلکه با مرور اخبار حوادث در چندماهه اخیر شاهد افزایش بزه و جرم در جامعه هستیم.اگر در چندماه گذشته مروری بر اخبار رسانهها داشته باشید به چنین تیترهایی برمیخورید: «اسیدپاشی به صورت دختران در اصفهان»، «قتل همسر در خواب با شلیک گلوله»، «جنايت پايان رابطه پنهانی همسر با مرد مورد علاقه»، «فرجام یک ساعته سرقت خودرو و کودکربایی»، «قتل دختر کارتنخواب در شکنجهگاه شیشهای»، «قتل پسر جوان در خودروی اسپرتیج»، «درگیری خونین بر سر جای پارک خودرو»، «قتل پایان نزاع دستهجمعی» و... . بر اساس اعلام رسمی اداره کل پزشکی قانونی فقط در تهران و آن هم در نیمه نخست سال جاری 63 شهروند تنها بر اثر اصابت سلاح سرد جان باختهاند که نسبت به سال گذشته 10 و نیم درصد رشد داشته که سهم این تعداد در شهریور سال جاری 12 مورد بوده است.چیزی که بدیهی است پرخاشگری، بیحوصلگی و عصبیت، زمینه درگیری و افزایش نزاع در خانوادهها و خیابانها، بوستانها را به ویژه در شهرهای پرجمعیت افزایش داده است. و البته اینها تنها موارد نگرانکننده نیست. چند هفته پیش در خبرها آمده بود که تهران 15 هزار کارتنخواب دارد. بعد از آن دو تن از اعضای شورای شهر تهران نگرانی خود را با توجه به فرارسیدن فصل سرما نسبت به این موضوع اعلام کرده بودند در حالی که این آمار تنها مربوط به تهران است و برخی آمارهای غیر رسمی حکایت از ارقام بیشتری دارد. به گفته رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر، کارتنخوابهای تهران سالهای گذشته از 4 تا 5 هزار نفر تجاوز نمیکردند اما اکنون رشد فزآینده این آمار جای نگرانی دارد. موضوع نگرانکننده دیگر افزایش تعداد زنان کارتنخواب است.بدتر از همه کودکان معصومی هستند که در خرابهها و زیر پلهای شهر زاده میشوند و صحنههای دردناکی را رقم میزنند. البته تعداد این حوادث با حاشیهنشینی، معضلات و مشکلات ناشی از تراکم جمعیت، فقر مالی و فرهنگی تناسب نسبی دارد.بعید نیست که از کنار هم چیدن این حوادث و آمارها سیاهنمایی وضعیت اجتماعی تصور شود. تصور اشتباهی که هرگز با واقعیت منطبق نیست. تلاشهای فراوان حاکمیت و دولتمردان برای پیشرفت و آبادانی کشور در عرصههای مختلف به هیچوجه قابل کتمان نیست اما تردیدی وجود ندارد که اگر معضلی در بطن جامعه باشد و به جای شناخت، باور و چارهجویی برای آن، پنهانش کنیم بهتدریج گسترش پیدا میکند و ممکن است کار به جایی برسد که جبرانش بسیار دشوار یا غیرممکن باشد. گفتن واقعیتها از طریق رسانهها، بدون اغراق و با تحلیل درست و منطقی، حساسیت جامعه را نسبت به موضوع مورد نظر خواهد افزود و آن را تبدیل به مطالبه عمومی خواهد کرد تا نهادهای متولی زودتر به فکر چارهجویی بیفتند. گاهی ممکن است رسانهها در صفحات پر مخاطب حوادث اغراقگونه رفتار کنند اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی بازتابدهنده وضعیت موجود جامعه است و از تحلیل محتوای اخبار آن میتوان به نتایج قابل استنادی دست یافت. وقوع حوادث ناگوار پیشگفته و تکرار واژههایی چون طلاق، اعتیاد، قتل، همسرکشی، نزاع خیابانی، کارتنخوابی، فقر و تکدیگری، خوانندگان دور از ماجرا را آزردهخاطر و دلچرکین میکند تا برسد به مردمی که چنین حوادثی در محله، خیابان یا شهرشان در حال روی دادن است. عواطف و احساسات این مردم تا مدتها جریحهدار و نگرانیهایشان از امنیت خانواده و آینده فرزندان بیشتر و احساس امنیت روانی و اعتماد اجتماعیشان سست میشود. آنچه از کنار هم گذاشتن این حوادث روشن میشود افزایش نسبی بزهکاری در جامعه و به صدا در آمدن زنگ خطر برای چارهاندیشی است.
هر چند نهادهای متولیِ مسائل اجتماعی، فرهنگی و امنیتی کم و بیش نسبت به افزایش وقوع برخی از این حوادث هشدارهایی دادهاند و برنامههایی نیز داشتهاند اما استحاله بطئی بخشی از جامعه جوان و وسعت و نحوه نفوذ برخی عادات و فرهنگها به گونهای است که برنامهریزی و تلاش برای رفع آنها، انرژی و زمان بسیار میطلبد و از یک یا چند نهاد برنمیآید و همافزایی هماهنگ نهادهای مختلف را میطلبد که ما معمولاً در زمینه مشکل داریم. برخوردهای سلبی و ایجابی هم فقط در برخی موارد اثربخش است و در بیشتر موارد نتیجه عکس دارد. ریشه این معضلات هر چه باشد از افزایش اعتیاد، بیکاری و آمار بالای طلاق گرفته تا فقر اقتصادی و افرایش شدید اختلاف طبقاتی، از رشد بیقاعده شهرنشینی و حاشیهنشینی گرفته تا ضعف فرهنگ عمومی و اصول اخلاقی، از ماهواره و اینترنت گرفته تا تبادلات سریع و لجامگسیخته فرهنگی اجتماعی و تکنولوژیکی یا هر دلیل دیگری داشته باشد این موضوع چالش جدیدی است که با آن روبرو هستیم.در این میان گاهی به نظر میرسد نهادها یا افراد مسئول آنچنان گرفتار مسائل و رقابتهای سیاسی اقتصادی هستند که مسائل اجتماعی و فرهنگی را فراموش کردهاند یا دستکم نسبت به تأثیر و تغییر آن کماطلاعند. تردیدی نیست که تنها یک عامل نمیتواند علت ایجاد چنین بحرانی باشد بلکه تعیین سهم دقیق هر کدام از عوامل ایجادکننده و تشخیص راه درمان آن نیاز به تحقیق و بهرهمندی از نظر صاحبنظران دارد، البته بدون تعصب و پافشاری بر نظراتی که گاه خود از عوامل ایجاد چنین معضلاتی به شمار میآیند. ما اگر اجتماع خودمان را خوب نشناسیم و به نظر عالمانه صاحبنظران اهل تحقیق عمل نکنیم نمیتوانیم برای هیچ معضلی برنامه داشته باشیم. وقتی انبوهی از جوانان در شهرهای مختلف در تشییع جنازه یک خواننده نه چندان مشهور حاضر میشوند و سوگوارانه همنوایی میکنند و تعجب همگان را برمیانگیزانند بیانگر آن است که ما این نسل را، خواستههایشان را، مکنونات قلبیشان را خوب نمیشناسیم و درک نمیکنیم و فقط تعجبزده میشویم و تصور میکنیم اشتباهی رخ داده است. ما وظیفه داریم فرهنگ و سنت ایرانی اسلامیمان را که قرنها برای آن دل سوزاندهایم و دوستش داریم با همه داشتههای ارزشمند آن، بدون کموکاست، به نسل آینده تحویل دهیم. حیف است این امانت، این انبار گرانبها و این گنجینه ارزشمند آفتزده باشد. حیف است ایران سرای امید و بهروزی با بزه و نگرانی آلوده شود. احساس امید، امنیت روانی، نشاط و آرامش با شعار به دست نمیآید بلکه واقعیتی ملموس است که اراده ملی، شناخت مسئله، سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرا و پیگیری میخواهد تا ملت را در راه پیشرفت مادی و معنوی یاری دهد و جامعهای امن، آرام، با نشاط و امیدوار رقم زند. خواهش میکنم خواهش میکنم بیشتر حواسمان را جمع کنیم تا آفت به انبارمان نزند.
No comments:
Post a Comment