اوین نامه ی کیهان 12 تیرماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "خطاي خطرناك! "
دو ذوقه یادو لپی ازتوبره و آخور خوری کردن سربازجو شریعت نداری چون هم با تیتر درشت " چرا خامنه ای به آزاژانس ا عتماد ندارد" صفحه اول اوین نامه وهم در یادداشت خارج از نوبت خود فعال شده تا هشدار داده باشد خطای خطرناک ! توافق بد ترفند موذیانه به تیم مذاکره کننده ی دولت روحانی تحمیل شده است و این خطر را مطرح وفاش کرده است.
خبري که اميدواريم صحت نداشته باشد ولي متاسفانه برخي شواهد پيراموني از صحت آن خبر مي دهد، حاکي از ترفند موذيانه اي است که حريف بعد از نااميدي از تحميل يک «توافق هسته اي بد» به کشورمان، تدارک ديده و در آستين دارد. توضيح آن که ترسيم خطوط قرمز ايران در مذاکرات هسته اي و تاکيد بر اين نکته که خطوط ياد شده، قانوني و غيرقابل عبور هستند، نقشه آمريکا و متحدانش براي تحميل يک «توافق بد» و ويرانگر صنعت هسته اي کشورمان را با بن بست روبرو کرد و تيم محترم مذاکره کننده با اين دستور کار که توافق مورد قبول ايران فقط توافقي است که در آن خطوط قرمز ترسيم شده رعايت شده باشد به وين رفت و تا آنجا که مصاحبه ها و اظهارات اعضاي تيم کشورمان نشان مي دهد، آنان بر حفظ و رعايت خطوط يادشده تاکيد داشته اند.
از سوي ديگر، توافق مورد نظر حريف دقيقا- و نه احتمالا- در نقطه مقابل توافق مورد قبول ما قرار داشته و دارد. بنابراين - و همانگونه که در يادداشت روز سه شنبه نگارنده آمده و استدلال شده بود- مفاد پيش بيني شده حريف براي توافق نهايي نمي توانست مورد قبول جمهوري اسلامي ايران باشد و از سوي ديگر شکست مذاکرات براي آمريکا و متحدان اروپايي آن - مخصوصا انگليس و فرانسه- به مفهوم و معناي شکست آنان در تحميل خواسته هاي خود به ايران بود. خواسته هايي که بيرون از چالش هسته اي هدف گذاري شده و نه فقط برچيدن صنعت هسته اي کشورمان را به دنبال داشت، بلکه تضعيف توان نظامي و اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و نهايتا تبديل آن به کشوري ناامن، فقير و بحران زده را نشانه رفته بود. از اين روي به آساني مي توان درک کرد که براي حريف ناکامي در تحميل توافق مورد نظر خود به فاجعه شبيه بود. اين ناکامي که با هوشمندي رهبر معظم انقلاب و تعريف حقوقي ايشان از توافق قانوني و منصفانه رقم خورده بود، حريف را به تدارک پروژه اي کشانده که خبر ياد شده در صدر اين وجيزه حاکي از آن است و در صورتي که کليد بخورد، آسيب هاي غيرقابل جبراني براي کشورمان به دنبال خواهد داشت و ...
اخبار و گزارش هاي رسيده به کيهان حکايت از آن دارد که با توجه به تعريف هاي متضاد طرفين از «توافق خوب» و ناممکن بودن توافقي که مجموع خواسته هاي ايران و حريف را در خود داشته باشد، آمريکايي ها براي خروج از اين بن بست راهکاري را پيشنهاد کرده اند و گفته مي شود تيم مذاکره کننده کشورمان نيز به اين پيشنهاد روي خوش نشان داده و آن را پذيرفته و يا در حال ارزيابي براي پذيرش آن است. طرح آمريکايي ها، «تهيه پيش نويس يک توافق» بدون امضاي آن است. متن اين پيش نويس، به گونه اي پيچيده و چند پهلو تهيه شده است که در آن عبور از خطوط قرمز اعلام شده ايران، وضوح چنداني نداشته باشد. دقيقا برخلاف توافق لوزان که متن آن به وضوح از ناديده گرفتن خطوط قرمز جمهوري اسلامي ايران حکايت مي کرد و اجراي آن بي ترديد، برچيده شدن صنعت هسته اي کشورمان را به دنبال داشت. همين جا گفتني است که اخيرا برادر عزيزمان جناب آقاي عراقچي گفته بود، متن پيش نويس توافق نهايي با ادبيات متفاوت و تغييرات جدي در حال تهيه است که اين اظهارنظر با توجه به ترفندي که به آن اشاره خواهيم کرد مي تواند - خداي نخواسته- نشانه اي از کم توجهي برادران تيم مذاکره کننده کشورمان نسبت به خدعه پيچيده حريف باشد. بخوانيد!
بر اساس گزارشي که به کيهان رسيده، قرار است هر يک از طرفين مذاکره کننده در وين يعني ايران و 6 کشور گروه 5+1، روز شنبه 13 تيرماه جاري - 4 جولاي- پيش نويس مورد اشاره را به کشورهاي متبوع خود ببرند و نظر نهايي مسئولان بلندپايه کشورهايشان را درباره متن ياد شده جويا شوند. بر اساس همين خبر، قرار است تيم هسته اي کشورمان نيز روز شنبه با متن توافق پيشنهادي به تهران آمده و درباره آن کسب تکليف کنند!
و اما، پيش بيني نگارنده با توجه به سابقه حيله گري حريف آن است که بعد از انتقال متن پيش نويس توافق ياد شده به ايران، اوباما و يا يکي از مقامات رسمي آمريکا با صدور يک بيانيه و يا انجام يک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهيه شده توافق مورد قبول آمريکاست و براي نهايي شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالي ايران هستيم!
اگر اين پيش بيني تحقق پيدا کند، از هم اکنون مي توان به وضوح درک کرد که چه فاجعه اي در پيش خواهد بود. توافقي که در آن خطوط قرمز جمهوري اسلامي ايران رعايت نشده است، به عنوان پيش نويس مورد توافق اوليه تيم هاي مذاکره کننده قلمداد مي شود و ايران اسلامي بر سر يک دو راهي قرار خواهد گرفت که هر دو سوي آن تحميلي و شکننده است. اگر متن پيش نويس را بپذيريم، به يک «توافق بد» که در آن از خطوط قرمز جمهوري اسلامي ايران يعني حفظ صنعت هسته اي کشورمان عبور شده است، تن داده ايم و اگر نپذيريم، اين تلقي به افکار عمومي جهانيان - و احتمالابخشي از مردم ايران- پمپاژ مي شود که ايران عامل شکست مذاکرات و مانع توافق بوده است!
باز هم اميدواريم که نه آن خبر صحت داشته باشد و نه اين پيش بيني در مرحله نزديک به وقوع باشد! ولي متاسفانه پيش بيني مورد اشاره در ميان شنيده هاي وين نيز مطرح است و برخي از ديپلمات هاي آمريکايي و اروپايي به تلويح از آن ياد مي کنند. بنابراين، انتظار آميخته به گلايه از تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان، آن است که چنانچه پروژ ه اي با مشخصات ياد شده در ميان باشد، اين پروژه موذيانه را در ميانه راه، ناکام و ناتمام بگذارند. خواسته اي که از تيم هسته اي محترم کشورمان نه فقط دور از انتظار نيست بلکه با توجه به شجاعت، امانت داري، غيرت و تدين آنها، بايسته و شايسته نيز هست.
تيم هسته اي کشورمان با اختيار کافي به وين رفته است و از توان تضمين شده براي هر دو اعلام نظر «آري» و يا «نه» برخوردار است. بنابراين وقتي مي بيند که در متن توافق پيشنهادي خطوط قرمز نظام رعايت نشده است، وظيفه مورد انتظار - بخوانيد تکليف قطعي و غيرقابل تغيير- آنها، اعلام مخالفت صريح با متن مورد اشاره و پاسخ قاطعانه «نه» به آن است و بدون کمترين ترديدي مي توان گفت که انتقال متن ياد شده به ايران يک «خطاي خطرناک»! و بازي کردن در ميدان خدعه و فريب حريف خواهد بود. مگر خطوط قرمز نظام که تعريف روشني از يک توافق خوب به دست مي دهد از نگاه تيم هسته اي کشورمان دور مانده است که کمترين احساس نيازي براي انتقال متن يادشده به تهران در ميان باشد؟!
و در خاتمه اين وجيزه باز هم گفتني است اميدواريم خبري که به کيهان رسيده است، صحت نداشته باشد و تيم مذاکره کننده کشورمان که به عنوان امانت داران امين، شجاع، غيور و متدين وظيفه حفظ منافع ملي و از جمله صنعت هسته اي ايران اسلامي را بر عهده دارند- در صورت صحت خبر ياد شده- ترفند حريف را با هوشمندي به ديوار ناکامي بکوبند و فقط به متن توافقي «آري» بگويند که با مشخصات قانوني و تعريف شده از سوي مسئولان محترم کشورمان همخواني کامل داشته باشد. نويسنده: حسين شريعتمداري
از سوي ديگر، توافق مورد نظر حريف دقيقا- و نه احتمالا- در نقطه مقابل توافق مورد قبول ما قرار داشته و دارد. بنابراين - و همانگونه که در يادداشت روز سه شنبه نگارنده آمده و استدلال شده بود- مفاد پيش بيني شده حريف براي توافق نهايي نمي توانست مورد قبول جمهوري اسلامي ايران باشد و از سوي ديگر شکست مذاکرات براي آمريکا و متحدان اروپايي آن - مخصوصا انگليس و فرانسه- به مفهوم و معناي شکست آنان در تحميل خواسته هاي خود به ايران بود. خواسته هايي که بيرون از چالش هسته اي هدف گذاري شده و نه فقط برچيدن صنعت هسته اي کشورمان را به دنبال داشت، بلکه تضعيف توان نظامي و اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و نهايتا تبديل آن به کشوري ناامن، فقير و بحران زده را نشانه رفته بود. از اين روي به آساني مي توان درک کرد که براي حريف ناکامي در تحميل توافق مورد نظر خود به فاجعه شبيه بود. اين ناکامي که با هوشمندي رهبر معظم انقلاب و تعريف حقوقي ايشان از توافق قانوني و منصفانه رقم خورده بود، حريف را به تدارک پروژه اي کشانده که خبر ياد شده در صدر اين وجيزه حاکي از آن است و در صورتي که کليد بخورد، آسيب هاي غيرقابل جبراني براي کشورمان به دنبال خواهد داشت و ...
اخبار و گزارش هاي رسيده به کيهان حکايت از آن دارد که با توجه به تعريف هاي متضاد طرفين از «توافق خوب» و ناممکن بودن توافقي که مجموع خواسته هاي ايران و حريف را در خود داشته باشد، آمريکايي ها براي خروج از اين بن بست راهکاري را پيشنهاد کرده اند و گفته مي شود تيم مذاکره کننده کشورمان نيز به اين پيشنهاد روي خوش نشان داده و آن را پذيرفته و يا در حال ارزيابي براي پذيرش آن است. طرح آمريکايي ها، «تهيه پيش نويس يک توافق» بدون امضاي آن است. متن اين پيش نويس، به گونه اي پيچيده و چند پهلو تهيه شده است که در آن عبور از خطوط قرمز اعلام شده ايران، وضوح چنداني نداشته باشد. دقيقا برخلاف توافق لوزان که متن آن به وضوح از ناديده گرفتن خطوط قرمز جمهوري اسلامي ايران حکايت مي کرد و اجراي آن بي ترديد، برچيده شدن صنعت هسته اي کشورمان را به دنبال داشت. همين جا گفتني است که اخيرا برادر عزيزمان جناب آقاي عراقچي گفته بود، متن پيش نويس توافق نهايي با ادبيات متفاوت و تغييرات جدي در حال تهيه است که اين اظهارنظر با توجه به ترفندي که به آن اشاره خواهيم کرد مي تواند - خداي نخواسته- نشانه اي از کم توجهي برادران تيم مذاکره کننده کشورمان نسبت به خدعه پيچيده حريف باشد. بخوانيد!
بر اساس گزارشي که به کيهان رسيده، قرار است هر يک از طرفين مذاکره کننده در وين يعني ايران و 6 کشور گروه 5+1، روز شنبه 13 تيرماه جاري - 4 جولاي- پيش نويس مورد اشاره را به کشورهاي متبوع خود ببرند و نظر نهايي مسئولان بلندپايه کشورهايشان را درباره متن ياد شده جويا شوند. بر اساس همين خبر، قرار است تيم هسته اي کشورمان نيز روز شنبه با متن توافق پيشنهادي به تهران آمده و درباره آن کسب تکليف کنند!
و اما، پيش بيني نگارنده با توجه به سابقه حيله گري حريف آن است که بعد از انتقال متن پيش نويس توافق ياد شده به ايران، اوباما و يا يکي از مقامات رسمي آمريکا با صدور يک بيانيه و يا انجام يک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهيه شده توافق مورد قبول آمريکاست و براي نهايي شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالي ايران هستيم!
اگر اين پيش بيني تحقق پيدا کند، از هم اکنون مي توان به وضوح درک کرد که چه فاجعه اي در پيش خواهد بود. توافقي که در آن خطوط قرمز جمهوري اسلامي ايران رعايت نشده است، به عنوان پيش نويس مورد توافق اوليه تيم هاي مذاکره کننده قلمداد مي شود و ايران اسلامي بر سر يک دو راهي قرار خواهد گرفت که هر دو سوي آن تحميلي و شکننده است. اگر متن پيش نويس را بپذيريم، به يک «توافق بد» که در آن از خطوط قرمز جمهوري اسلامي ايران يعني حفظ صنعت هسته اي کشورمان عبور شده است، تن داده ايم و اگر نپذيريم، اين تلقي به افکار عمومي جهانيان - و احتمالابخشي از مردم ايران- پمپاژ مي شود که ايران عامل شکست مذاکرات و مانع توافق بوده است!
باز هم اميدواريم که نه آن خبر صحت داشته باشد و نه اين پيش بيني در مرحله نزديک به وقوع باشد! ولي متاسفانه پيش بيني مورد اشاره در ميان شنيده هاي وين نيز مطرح است و برخي از ديپلمات هاي آمريکايي و اروپايي به تلويح از آن ياد مي کنند. بنابراين، انتظار آميخته به گلايه از تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان، آن است که چنانچه پروژ ه اي با مشخصات ياد شده در ميان باشد، اين پروژه موذيانه را در ميانه راه، ناکام و ناتمام بگذارند. خواسته اي که از تيم هسته اي محترم کشورمان نه فقط دور از انتظار نيست بلکه با توجه به شجاعت، امانت داري، غيرت و تدين آنها، بايسته و شايسته نيز هست.
تيم هسته اي کشورمان با اختيار کافي به وين رفته است و از توان تضمين شده براي هر دو اعلام نظر «آري» و يا «نه» برخوردار است. بنابراين وقتي مي بيند که در متن توافق پيشنهادي خطوط قرمز نظام رعايت نشده است، وظيفه مورد انتظار - بخوانيد تکليف قطعي و غيرقابل تغيير- آنها، اعلام مخالفت صريح با متن مورد اشاره و پاسخ قاطعانه «نه» به آن است و بدون کمترين ترديدي مي توان گفت که انتقال متن ياد شده به ايران يک «خطاي خطرناک»! و بازي کردن در ميدان خدعه و فريب حريف خواهد بود. مگر خطوط قرمز نظام که تعريف روشني از يک توافق خوب به دست مي دهد از نگاه تيم هسته اي کشورمان دور مانده است که کمترين احساس نيازي براي انتقال متن يادشده به تهران در ميان باشد؟!
و در خاتمه اين وجيزه باز هم گفتني است اميدواريم خبري که به کيهان رسيده است، صحت نداشته باشد و تيم مذاکره کننده کشورمان که به عنوان امانت داران امين، شجاع، غيور و متدين وظيفه حفظ منافع ملي و از جمله صنعت هسته اي ايران اسلامي را بر عهده دارند- در صورت صحت خبر ياد شده- ترفند حريف را با هوشمندي به ديوار ناکامي بکوبند و فقط به متن توافقي «آري» بگويند که با مشخصات قانوني و تعريف شده از سوي مسئولان محترم کشورمان همخواني کامل داشته باشد. نويسنده: حسين شريعتمداري
No comments:
Post a Comment