Friday, October 17, 2014

تصاویر ناصرالدین شاهِ شکارچی

گزارش شده است که شکار در ایران قدمت بسیاری دارد و پیشینه شاهان شکارچی که قدرت و کفایت خود را با کشتن حیوانات به زیر دستان خود نشان می دادند به دوران باستان باز می گردد.
بنابراین وقتی بعنوان تفریح وتفنن و سرگرمی  شاهان به جای اینکه محافظ محیط زیست و حیات وحش باشند خود شکارچیان قهار بودند و شکارچیان خاص در خدمت داشتند . طوریکه شکارگاه های ویژه حفاظت شده ی سلطنتی داشتند . مشخص است که با رعیت خود چه می کردند؟
برای همین نقل شده که ناصرالدین شاه چندین ماه از سال را با وجود مشکلات و خطرات آن زمان در سفر و شکار می‌گذرانید و بسیاری از کارگزاران حکومتی که چندان علاقه و شاید بنیه أی برای این کار نداشتند با خود همراه می‌کرد که حتی‌گاه به مرگ برخی از آنان که از لحاظ سنی فرتوت بودند منجر می‌شد. چنان که عین الملک که مورد محبت شاه بود در منطقه کن در شمال غربی تهران در حین شکار شاهانه جان داد که موجب تکدر خاطر شاه را فراهم کرد به طوری که از آن سال شاه دیگر برای شکار به کن نرفت.در آن سال ها شکار در سراسر مملکت برای همه مجاز بود به استثناء شکارگاه های سلطنتی که در مجاورت پایتخت بود و تحت حفاظت شکاربانان قرار داشت.
این شکاربانان طبق معمول در قبال گرفتن رشوه شکارچیان را بدان مناطق راه می‌دادند.مراکز شکار اطراف تهران عبارت بودند از کن، دوشان تپه، دره لار، شهرستانک و سرخه حصار و البته در مسافرت های طولانی مناطق بسیاری از ایران در زمره مناطق قرق شده قرار می‌گرفتند. حیواناتی که شکار می‌شدند نیز عبارت بودند از کفتار، گرگ، شغال، روباه و دله، یوزپلنگ، سیاه گوش، شیر بدون یال خوزستان، پلنگ، خرس، قوچ و آهو و کل.
وسایل شکار در این سفر‌ها به غیر از تفنگ سگ تازی بود که هیچ خرگوشی از دست او ایمن نبود و در شکارهای هوایی و پرندگان از باز و قوش تربیت شده استفاده می‌شد. حیوانات صید شده نیز با چاپارهای سریع السیر به صاحب منصبان و عالی مقامان حاضر در اردو و یا در شهر و همچنین سفارتخانه‌های اروپایی فرستاده می‌شد و همراه آن نامه أی از طرف میررشکار دربار فرستاده می‌شد که ضمن آن یادآوری می‌گردید که همه شکار‌ها به دست مبارک اعلیحضرت انجام گرفته است. 
بنابراین مشخص است که چرا ناصرالدین شاه عیاش چراموازی علاقه وافرش به شکار برای خوشگذرانی بیشتر  کریم شیره ای وملیجک دربار وحرمسرا و سُرسُره داشت . در عوض چهره ی فرهیخته ی ملی امیر کبیر را به تیغ تیز دلاک حمام فین کاشان سپرد . پس دیگر  جای سئوال نیست که چرا چنین شاه عیاشی بدست میرزا رضا کرمانی درشاه عبدالعظیم  ترور وکشته شد.
ناگفته نماند رو به انقراض گذاشتن نسل خیلی از حیوانات ذرایران ادامه ی همان سیاست  علاقه ی وافر شاهان به شکار وآزاد بودن صید شکار در کشور بوده است . بهمین دلیل ادامه دهندگان علاقه ی شکار حیوانات شاهان گذشته که  گفته شده هدف شان زهرچشم گرفتن اززیر دستان شان بوده است  ارثیه اش  به  شکارچیان حاکم انسان  کنونی در ایران رسیده است .چون که برای بقای حکومت ننگین داعشی شان نیاز شدید به جنگ افروزی وخونریزی و قتل وشکنجه وزندان و قطع اندام وقصابی و سلاخی کردن واعدام دارند .
همچنین شکار چیان حیوانات وپرندگان وخزندان  هم باید نسبتی با پیشینه ی  خود همچون با ناصرالدین شاه شکارچی داشته باشند .همانگونه که آخوند های حوزوی و حکومتی شکم وزنباره و شرکای  پیرو رهبر ولی فقیه  رژیم داعشی دارای حرمسرا هستند باید این خصلت را از ناصرالدین شاه به ارث برده باشند؟ مشروط بر اینکه بازار فروش حیوانات و پرندگان  وتن وکلیه فروشی هم آنچنان داغ کرده اند که گذشته از جوانان کلیه وتن فروش زنان شوهر دار هم بدلیل فقر اقتصادی ومحرومیت مجبور به تن فروشی شده اند.
البته در بازار مکاره ای که برخی در بالاترین برپا کرده اند. شکل دیگری مدل شکارچی وتازی وجود دارد که 24 ساعته مخالف  ودگر اندیش راتعقیب  و حرکات شان را رصد می کنند تا با ترفندهای خاص از سوی شکارچیان وتازیان همراه شان هدف مورد نظرشان شکار و سپس حذف گردد .

 
   
فراروشکار در ایران قدمت بسیاری دارد و پیشینه شاهان شکارچی که قدرت و کفایت خود را با کشتن حیوانات به زیر دستان خود نشان می دادند به دوران باستان باز می گردد.به گزارش سرویس عکس و تاریخ فرارو، در ایران باستان سواری، تیر انداختن و شکار کردن از محاسن شاهان برشمرده می شد و برخی از معروف‌‌ترین سلاطین ایران مانند کوروش و داریوش هخامنشی، اردوان اول اشکانی، انوشیروان عادل، قباد، بهرام گور، خسرو پرویز و یزدگرد سوم ساسانی، شکارچی های ماهری بودند که از هریک قصه ها درباره شکار کردن روایت شده است.در روزگار نه چندان دور و در عهد قاجار نیز شاهان به شکار توجه ویژه ای داشتند و فتحعلی شاه قاجار علی رغم جنگ هایی که در آن زمان با عثمانی داشت عباس میرزا را به میدان کارزار می فرستاد و خود شکارگاه را انتخاب می کرد.این علاقه بعدها به تمامی به نواده او ناصرالدین شاه منتقل شد و نقل است که او از هیچ فرصتی برای رفتن به شکار دریغ نمی کرد. ناصرالدین شاه چندین ماه از سال را با وجود مشکلات و خطرات آن زمان در سفر و شکار می‌گذرانید و بسیاری از کارگزاران حکومتی که چندان علاقه و شاید بنیه أی برای این کار نداشتند با خود همراه می‌کرد که حتی‌گاه به مرگ برخی از آنان که از لحاظ سنی فرتوت بودند منجر می‌شد. چنان که عین الملک که مورد محبت شاه بود در منطقه کن در شمال غربی تهران در حین شکار شاهانه جان داد که موجب تکدر خاطر شاه را فراهم کرد به طوری که از آن سال دیگر برای شکار به کن نرفت.در آن سال ها شکار در سراسر مملکت برای همه مجاز بود به استثناء شکارگاههای سلطنتی که در مجاورت پایتخت بود و تحت حفاظت شکاربانان قرار داشت. این شکاربانان طبق معمول در قبال گرفتن رشوه شکارچیان را بدان مناطق راه می‌دادند.مراکز شکار اطراف تهران عبارت بودند از کن، دوشان تپه، دره لار، شهرستانک و سرخه حصار و البته در مسافرتهای طولانی مناطق بسیاری از ایران در زمره مناطق قرق شده قرار می‌گرفتند. حیواناتی که شکار می‌شدند نیز عبارت بودند از کفتار، گرگ، شغال، روباه و دله، یوزپلنگ، سیاه گوش، شیر بدون یال خوزستان، پلنگ، خرس، قوچ و آهو و کل.وسایل شکار در این سفر‌ها به غیر از تفنگ سگ تازی بود که هیچ خرگوشی از دست او ایمن نبود و در شکارهای هوایی و پرندگان از باز و قوش تربیت شده استفاده می‌شد. حیوانات صید شده نیز با چاپارهای سریع السیر به صاحب منصبان و عالی مقامان حاضر در اردو و یا در شهر و همچنین سفارتخانه‌های اروپایی فرستاده می‌شد و همراه آن نامه أی از طرف می‌رشکار دربار فرستاده می‌شد که ضمن آن یادآوری می‌گردید که همه شکار‌ها به دست مبارک اعلیحضرت انجام گرفته استدر عکس های زیر که توسط عکاسان دربار گرفته شده و به درستی عکاس هر یک مشخص نیست اردوی‌های شاهی در دشت لار و دوشان تپه همراه با جمعی از درباریان و نزدیکان شاه نشان داده شده که به قصد شکار انجام گرفته است.

No comments:

Post a Comment