وقتی بیش از 36 سال دین ابزار و جای مسجد حکومتی شده باشد و آخوندهای حوزوی ومنبری حکومت کنند و زندان دانشگاه نامیده شود و زمین چمن دانشگاه کلانشهر تهران پایگاه برگزاری نماز جمعه ای عبادی- سیاسی شده باشد . همچنین جایگاه هنر بانوحه و مرثیه و تعزیه و مداحی تعویض شده باشد مهمتراینکه گورستان ها شتابداردرحال گسترش و آبادشدن باشند. طوریکه قطعه قبر هنرمندان دو طبقه شده که مورداعتراض جامعه هنرمندان واقع شده است . عجیب تراینکه وقتی جنگ خانمانسوز 8 ساله با میلیون ها کشته ومجروح و بی خانمان و آواره و 1000 میلیارد دلار خسارات اقتصادی موهبت الهی نامیده شود . از طرف دیگر به جای برگزاری مراسم جشن نوروز فتواداده شود مردم ایران باید در قبرستان حضور یابند تا برسر قبرکشته شدگان جنگ موهبت الهی فاتحه بخوانند . همینطور در شرایطی که گریه کردن ثواب محسوب شود و بخشی ازتحصیل کردگان و.... تبدیل به کارتون خوابان خیابانی شده باشند.
بنابراین دورا زا نتظار نیست چراموازی رشدپدیده ی گداپروری خیابانی و دلیل آزادی بیش از حددرکشور مدعی امن وآزاد ترین کشور جهان هنرهم زیرزمینی و کنسرت های خیابانی شود که در اصل آنسوی تکدی گری است .
بهرحال گزارش شده نوازندگی خیابانی پدیده ای است که در سال های اخیر در کشور رونق یافته و گروه ها و جوانان نوازنده که گاه از تحصیلات آکادمیک موسیقی بهره مند هستند در کوچه و خیابان به اجرای موسیقی زنده می پردازند. در ایران هم این پدیده بویژه در سا لهای اخیر رونق یافته و جوانان نوازنده با سازهای ایرانی و غربی در کوچه و خیابان به اجرای زنده موسیقی می پردازند. در این میان گروه های مختلفی نیز هستند که به دلیل مشکلات برگزاری کنسرت در خیابان مخاطبان خود را جذب می کنند. برخی دیگر از نوازندگان خیابانی هم نوازندگی را برای به دست آوردن پول و امرار معاش انجام میدهند.
فراموش نشود وقتی گروه های فشار بطور غیر قانونی و بدون مجوز تجمعات اعتراضی هر جادوست داشته باشندبرگزارمی کنند و فریاد مرگ علیه رهبران کشورهاسر می دهند وپرچم کشور ها ۀتش می زنند.درصورتیکه برگزاری کنسرت های موسیقی لغومی گردد. لذادیگرجای سئوال نیست چرا کنسرت های خیابانی در تهران برگزارمی شود .حال باید این هنرمندان خیلی خوش سانس باشند اگر چنانچه به اتهام برگزاری کنسرت غیرقانونی و برهم زدن نظم وتشویق اذهان عمومی بازداشت ومحاکمه ومحکوم به زندان ومجبور به اعتراف نشوند.
فرارو- نوازندگی خیابانی پدیده ای است که در سال های اخیر در کشور رونق یافته و گروه ها و جوانان نوازنده که گاه از تحصیلات آکادمیک موسیقی بهره مند هستند در کوچه و خیابان به اجرای موسیقی زنده می پردازند.اجرای موسیقی در خیابان پدیده تازه ای نیست و در ایران و جهان سابقه طولانی دارد و حتی در بسیاری کشورها سالانه فستیوال های موسیقی خیابانی با نوازندگان دوره گرد نیز برگزار میشود.در ایران هم این پدیده بویژه در سالهای اخیر رونق یافته و جوانان نوازنده با سازهای ایرانی و غربی در کوچه و خیابان به اجرای زنده موسیقی می پردازند. در این میان گروه های مختلفی نیز هستند که به دلیل مشکلات برگزاری کنسرت در خیابان مخاطبان خود را جذب می کنند و بسیاری نیز از همین راه به شهرت رسیده اند. برخی دیگر از نوازندگان خیابانی هم نوازندگی را برای به دست آوردن پول و امرار معاش انجام میدهند. ملیحه فرهادی عکاس مهر از برخی از این اجراهای خیابانی در تهران عکاسی کرده است که در زیر می بینید.
فرزند «فریدون حافظی» نسبت به دو طبقه شدن قبر پدرش در قطعهی هنرمندان بهشت زهرا (س) اعتراض کرد.نازیلا حافظی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: چهارشنبهی هفته پیش از خانه موسیقی با مادرم تماس گرفتند و گفتند که قطعهی هنرمندان پر شده است و باید قبرها دو طبقه شوند. همچنین گفتند شما چه بخواهید چه نخواهید این اتفاق میافتد.او ادامه داد: در نهایت، برگهای را برای مادر من آوردند و از او خواستند آن را امضا کند. سن مادر من زیاد است و برای انجام این کار، هیچ مشورتی هم با من نشد.حافظی بیان کرد: افرادی مانند پدر من، انگشتشمار هستند. نباید با هنرمندان قدیمی اینگونه برخورد شود و به آنها بیحرمتی کنند. حتی وقتی پدر من در قید حیات بود با ایشان درست برخورد نشد. او در زمان حیات، ماهی 180 هزار تومان حقوق میگرفت. به نظر شما این بیحرمتی نیست؟وی افزود: اگر قرار است که قبرها دو طبقه شود، آیا درست است که اول به سراغ استادان این مملکت بروند؟ مگر وقتی اینها در قید حیات بودند کاری برای آنها کردند که حالا این اقدام را انجام میدهند؟به گزارش ایسنا، فریدون حافظی نوازندهی تار و سهتار بود و در زمان حیاتش قطعات زیادی ساخت. او تا واپسین روزهای زندگیاش به تربیت شاگردانش مشغول بود. این هنرمند خردادماه سال 92 در سن 87سالگی از دنیا رفت.
No comments:
Post a Comment