نیش عقرب نه از ره کین است ، اقتضای طبیعتش این
است یاترک عادت موجب مرض می شود . 11بهمن-93
گفته می شود ترک عادت موجب مرض می شود . یا
بعبارتی دیگر نیش عقرب نه از ره کین است ، اقتضای طبیعتش این
است. سانسور و اختناق محصول نظام های بو گرفته و كپك
زده ی غیر دمکراتیک و استبدادی
است . برای همین دگرآزاری
و برنتابیدن دیگران یاتحمل نکردن نظر و تفکر واندیشه ی دگر اندیشان ناشی
از همزاد بودن سانسور
و اختناق است که بخشی از محصول یا عملکرد حاکمیت یا شرایط تحمیل شده استبدادی است.
از سوی دیگر ادعا کردن و شعارهای پر طمطراق
تبلیغاتی همراه با قول های سر خرمنی وناکجاآبادی عوامفریبانه دادن با واقعیت در
عمل اختلاف اززمین تاآسمان است.
اما بیان داستان طنز جالبی در مورد شعر
عنوان مطلب خالی از لطف نیست . گفته می شود روزى قورباغه درشتي لب بركهاي نشسته
بود و آواز ميخواند، عقربي پيش قورباغه آمد، سلام بالابلند و گرم و نرمي كرد و پس
از چاق سلامتی گفت، رفيق ميخواهم خواهشي از تو بكنم، آيا آن را انجام ميدهي؟
قورباغه گفت، رفیق اگر شدني باشدريال با كمال
ميل و رغبت برایت انجام ميدهم.
عقرب گفت: از قضا آنی كه ميتواند خواهشم را
برآورده کند تویي.
قورباغه گفت: برروی چشم ،حال بگو ببينم که خواهش تو چیست و چگونه بايد آن را برجای
آورم؟
عقرب گفت:لانه من آن طرف اين بركه است و
خودت ميداني من نميتوانم در آب بروم تا به لانهام برسم. لطف کن مرا كول كن و از
آب به آن طرف برکه عبور بده.
قورباغه گفت: آخر برادر يا خواهر تو که نيش زهرآگين داري، آمديم ترا كول
كردم تا از آب بگذرانم ولی تو هم عشقت كشيد ونيشي
به اين گردن من زدی آن وقت چه كنم؟
عقرب گفت: ای رفیق من از اين حرفت تعجب ميكنم،
آخر رفيقجان، چطور ممكن است تو به من خوبي كني و من عوض اين خوبي بدی کنم و به تو
نيش بزنم. نه، نه، هرگز اين خيال باطل را مكن!
قورباغه گفت: بسيار خب، حال که قول دادی بیا و سوارم شو.
عقرب سوار شد و قورباغه داخل آب رفت و
شناكنان داشت ميرفت كه عقرب نيش خودش را زد.
قورباغه گفت: ديدي كه زیر قولت زدی و بی وفایی كردي
ونیش زدی!
عقرب نيش دوم را هم زد كه قورباغه رفت زير
آب. پس از مدتي سرش را بيرون آورد و خطاب به عقرب گفت،رفيق چطوري؟
عقرب گفت: رفيق نزديك بود خفه بشوم.
قورباغه گفت: عيب ندارد رفیق! رفتن زير آب تو نه
ازروی غرض است که ترك عادت موجب مرض است.
عقرب گفت:
در جواب گفت رفيق! زدن نيش من نه از ره كين است اقتضاي طبيعتم اين است و نيش
سوم را زد، قورباغه زير آب رفت، ماند و ماند تا عقرب خفه شد.
نتیجه اینکه اطلاع رسانی در فضای اجتماعی
مجازی همچون بالاترین مثل یک جاده دوطرفه است .چونکه همانطوریکه کاربران نیاز به حضور وفعالیت در این فضای
مجازی اجتماعی دارند. مدیریت این فضای اجتماعی هم نیاز به کاربران دارد .چون لازم
وملزوم هم دیگرند . بنابراین برای ایجاد فضای سالم فعالیت اطلاع رسانی وتبادل
منطقی افکار واندیشه ها و اطلاعات مناسب
است به جای عقرب بازی ونیش زدن و عادت ترک
ناپذیر غرض ومرض و تحمل نکردن دگر اندیشان
ومنتقدان فضای دوستانه ورفیقانه حاکم شود و تبعیض و سانسور یا خودی و غیر خودی در
کار نباشد تااطلاع رسانی مفیدو اقع گردد.و جایی برای عقرب های رها شده و پرسه زن زهرآگین نباشد و نتوانند فرصت داشته باشند تا با نیش زدن های شان فضا ی اطلاع رسانی را مسموم ومرز ها را مخدودش نمایند.
No comments:
Post a Comment