اصطلاح رایج «ماست ها را کیسه کرد» که در گفتگوهای محاوره ای استفاده می شود کنایه ای است که منظور از: زهر چشم گرفتن از دیگران ، جا خوردن، ترسیدن، از تهدید کسی غلاف کردن و دم فرو بستن و مجبور شدن دست از کار خود برداشتن است. بطور مثال گفته میشود: «فلانی تاسنبه را پرزور دید ماست ها را کیسه کرد.» یا اینکه بچههای مدرسه تا صدای آقا مدیر یا ناظم مدرسه را شنیدند ماست ها را کیسه کردند.
اما همانگونه که در رژیم ولایت فقیه جناح ودسته بندی هست . درمطبوعات و رسانه های خبری این رژیم هم چنین دسته بندی وموضع گیری هایی وجوددارد . مثلاً مدیر مسئول روز نامه ی جمهوری اسلامی مشاوررفسنجانی است . اکنون این روزنامه ضرب ا لمثل "ماست ها را کیسه کرد" را بازتاب داده است .بعید نیست که بازگویی این داستان درراستای هدف خاص بازتاب داده شده است که می تواند ربط به انتخاب رئیس جدید دور از انتظار خبرگان شیخ محمد یزدی داشته باشد. زیرا بدلیل سفر شب قبل از انتخاب خبرگان آخوند موحدی کرمانی به قم ودیدار باشیخ محمد یزدی ورق بر می گردد . چونکه حاصل این سفر موجب می شود تا درانتخاب اخیرر ئیس خبرگان، نه رفسنجانی از دستیابی به کرسی ریاست خبرگان پس زده شود که مخالف جدی وی شیخ محمد یزدی رئیس خبرگان گردد و آخوند موحدی کرمانی هم جزو اعضای هیأت رییسه خبرگان شود . البته اعضای هیأت رئیسه خبرگان همگی جزو حامیان سینه چاک خامنه ای ومخالفان رفسنجانی ونزدیک به شیخ محمدیزدی اند . بقول دخمه ی کیهان این انتخاب دارای پیام برای رفسنجانی وحامیانش می باشد.
ناگفته نماند که آخوند موحدی کرمانی نماینده ی سابق خامنه ای در سپاه پاسداران بوده است وبه دستور خامنه ای جزو امام جمعه های موقت تهران شد .بنابراین رابطه ی نزدیک این آخوند با خامنه ای و پاسداران نه حفظ که تقویت شده است .چون مثل آخوند جنتی و احمد خاتمی تبدیل به بلندگوی تبلیغاتی خامنه ای - پاسداران ومنتقدان دولت روحانی ومخالف مذاکرت هسته ای شده است.
لذا ژنرال خطاب کردن کریم خان ملقب به مختار السلطنه از سوی روزنامه ی جمهوری اسلامی بدون شک منظور مخاطب قرار دادن پاسداران وفاش کردن نقش پشت پرده شان است .زیراکه با اقدام رئیس خبرگان کردن شیخ محمد یزدی می خواهند تا رقبا از ترس ماست های شان را کیسه کنند.
اما در مورد ضرب المثل " ماست ها را کیسه کرد" ریشه ی تاریخی اش چنین حکایت شده است:ناگفته نماند که آخوند موحدی کرمانی نماینده ی سابق خامنه ای در سپاه پاسداران بوده است وبه دستور خامنه ای جزو امام جمعه های موقت تهران شد .بنابراین رابطه ی نزدیک این آخوند با خامنه ای و پاسداران نه حفظ که تقویت شده است .چون مثل آخوند جنتی و احمد خاتمی تبدیل به بلندگوی تبلیغاتی خامنه ای - پاسداران ومنتقدان دولت روحانی ومخالف مذاکرت هسته ای شده است.
لذا ژنرال خطاب کردن کریم خان ملقب به مختار السلطنه از سوی روزنامه ی جمهوری اسلامی بدون شک منظور مخاطب قرار دادن پاسداران وفاش کردن نقش پشت پرده شان است .زیراکه با اقدام رئیس خبرگان کردن شیخ محمد یزدی می خواهند تا رقبا از ترس ماست های شان را کیسه کنند.
گفته می شود ژنرال کریمخان ملقب به مختارالسلطنه سردار منصوب در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار مدتی رئیس فوج فتحیه اصفهان بود و زیر نظر ظل السلطان فرزند ارشد ناصرالدین شاه انجام وظیفه میکرد.پارک مختارالسلطنه در اصفهان که اکنون گویا محل کنسولگری انگلیس است به او تعلق داشته است.مختارالسلطنه پس از چندی از اصفهان به تهران آمد و به علت ناامنی و گرانی که در تهران بروز کرده بود حسب الامر ناصرالدین شاه حکومت پایتخت را برعهده گرفت.در آن زمان که هنوز اصول دموکراسی در ایران برقرار نشده و شهرداری (بلدیه) وجود نداشته است حکام وقت با اختیارات تامه و کلیه امور و شئون قلمرو حکومتی من جمله امر خوار بار و تثبیت نرخها و قیمتها نظارت کامله داشتهاند و محتکران و گرانفروشان را شدیداً مجازات میکردند.گدایان و بیکارهها در زمان حکومت مختارالسلطنه به سبب گرانی و نابسامانی شهر ضمن عبور از کنار دکانها چیزی برمی داشتند و به اصطلاح ناخونک میزدند. مختارالسطنه برای جلوگیری از این بینظمی دستور داد گوش چند نفر از گدایان متجاوز و ناخونک زن را با میخهای کوچک به درخت نارون در کوچهها و خیابانهای تهران میخکوب کردند و بدین وسیله از گدایان و بیکارهها دفع شر و رفع مزاحمت شد.روزی به مختارالسلطنه اطلاع دادهاند که نرخ ماست در تهران خیلی گران شده طبقات پایین را از این ماده غذایی که ارزانترین چاشنی و قاتق نان آنهاست نمیتوانند استفاده کنند. مختارالسلطنه اوامر و دستورات غلاظ و شداد صادر کرد و ماست فروشان را از گرانفروشی برحذر داشت.چون چندی بدین منوال گذشت برای اطمینان خاطر شخصاً با قیافه ناشناخته و متنکر به یکی از دکانهای لبنیات فروشی رفت و مقداری ماست خواست.ماست فروش که مختارالسلطنه را نشناخته و فقط نامش را شنیده بود پرسید: «چه جور ماست میخواهی؟» مختارالسلطنه گفت: «مگر چند جور ماست داریم؟» ماست فروش جواب داد: «معلوم میشود تازه به تهران آمدی و نمیدانی که دو جور ماست داریم: یکی ماست معمولی، دیگری ماست مختارالسلطنه!»مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو نوع ماست پرسید. ماست فروش گفت: «ماست معمولی همان ماستی است که از شیر میگیرند و بدون آنکه آب داخلش کنیم تا قبل از حکومت مختارالسلطنه با هر قیمتی که دلمان میخواست به مشتری میفروختیم. الان هم در پستوی دکان از آن ماست موجود دارم که اگر مایل باشید میتوانید ببینید و البته به قیمتی که برایم صرف میکند بخرید!اما ماست مختارالسلطنه همین طغار دوغ است که در جلوی دکان و مقابل چشم شما قرار دارد و از یک ثلث ماست و دو ثلث آب ترکیب شده است! از آنجایی که این ماست را به نرخ مختارالسلطنه میفروشیم به این جهت ما لبنیات فروشها این جور ماست را ماست مختارالسلطنه لقب داده ایم! حالا از کدام ماست میخواهی؟ این یا آن؟!»مختارالسلطنه که تا آن موقع خونسردیش را حفظ کرده بود بیش از این طاقت نیاورده به فراشان حکومتی که دورادور شاهد صحنه و گوش به فرمان خان حاکم بودند امر کرد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کردند و بند تنبانش را محکم بستند.سپس طغار دوغ را از بالا داخل دو لنگه شلوارش سرازیر کردند و شلوار را از بالا به مچ پاهایش بستند. بعد از آنکه فرمانش اجرا شد آن گاه رو به ماست فروش کرد و گفت: «آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از خشتک تو خارج شود و لباسها و سر صورت ترا آلوده کند تا دیگر جرات نکنی آب داخل ماست بکنی!»چون سایر لبنیات فروشها از مجازات شدید مختارالسلطنه نسبت به ماست فروش یاد شده آگاه گردیدند همه و همه ماستها را کیسه کردند تا آبهایی که داخلش کرده بودند خارج شود و مثل همکارشان گرفتار قهر و غضب مختارالسلطنه نشوند.آری، عبارت مثلی ماستها را کیسه کرد از آن تاریخ یعنی یک صد سال قبل ضرب المثل شد و در موارد مشابه که حاکی از ترس و تسلیم و جاخوردگی باشد مجازاً مورد استفاده قرار میگیرد.
مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند» منبع جمهوری اسلامی
No comments:
Post a Comment